مدل مفهومي مراكز رشد دانشگاهي
محورهای موضوعی : پارکهاي علم و فناوري و مراکز رشدکلید واژه: دانشگاه كارآفرين, مراكز رشد دانشگاهي, صنعت, دولت, كمك رسانان كسب و كار, آغازگران فناوري, ايده‌هاي نوآورانه,
چکیده مقاله :
تغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيت‌هاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در روش‌ها، ساختار، فناوري و عواملي نظير آنها، بقاي بلند مدت خود را تضمين کنند. لذا کشورها بايد انقلابي در اذهان مديران و کارکنان خود به وجود آورند تا به طور اساسي مفهوم سازمان، کار، کيفيت و رقابت در ذهن آنها دگرگون شود. در چنين شرايطي به «کارآفريناني» نياز است تا بتوانند از طريق خلاقيت، نوآوري، پشتکار، اعتماد به نفس و تحمل ابهام، خون تازه‌اي در کالبد اقتصاد کشور وارد کنند و گامي مؤثر در جهت حل بحران اشتغال بردارند. بديهي است يکي از ابزارهاي راهبردي و کليدي اين امر، وجود دانشگاه کارآفرين در سطح آموزش عالي است. دانشگاه کارآفرين براي تحقق اهداف خود سازوكارهاي مختلفي از قبيل مرکز رشد، پارک علمي، مرکز کارآفريني و غيره را در خود ايجاد کرده است که در اين ميان وظيفه مرکز رشد حمايت از فارغ التحصيلان و کارآفرينان جوان دانشگاهي است که با فناوري‌هاي نوين آشنا بوده و قدرت خلاقيت داشته ولي اغلب بيکار مي‌باشند چرا که راه‌اندازي يک شرکت توسط اين افراد جوان خالي از خطر شکست نيست؛ مراکز رشد دانشگاهي به چنين کارآفريناني کمک مي‌کند تا مراحل اوليه رشد را طي نمايند و پس از اينکه قابليت‌هاي لازم را براي فعاليت در بازار کسب کردند از مرکز خارج شوند. مفهوم مرکز رشد چند سالي است که در کشور ما بررسي، تحليل و بومي سازي شده است. هدف اين مقاله بررسي جايگاه مراکز رشد در در توسعه اشتغال و انتقال فناوري مي‌باشد. که در ابتدا به رابطه‌اي که مراکز رشد دانشگاهي بين دانشگاه و صنعت برقرار مي‌کنند مي‌پردازيم سپس نقش آنها را در توسعه و انتقال فناوري بررسي مي‌کنيم و درنهايت مدلي مفهومي براي مراکز رشد دانشگاهي ارائه مي‌دهيم.
Change and transition is one of the challenges of 21st century. Countries have faced with unanticipated situations because of developing the increasing range of changes so they can not guarantee their survival with small change in manner, structure, technology and so on. Organizations should start a revolution in their managements and employees mind until the concepts of organization, work and competition basically change in their mind. In this situation we need entrepreneurs that can blow fresh blood in the economic state body through creativity, innovation, stability and self confidence and pacing effective step for solving employment crisis. It is obvious that entrepreneurial university is one of the strategic and key tools for this matter in the higher education level. Entrepreneurship University has made diversity mechanisms such as business incubators, science and technology parks, and entrepreneurship centers and so on for fulfilling their goals. The task of business incubators is to support the university graduates and young entrepreneurs that familiar with new technologies and owning creativity but they are often idle because founding a business by them is not possible without entering a high risk of failure. Business Incubators help these entrepreneurs to pass the primary growth stages and when they acquire the capabilities for activity in market they can leave/graduate the incubator. The concept of business incubator have been reviewed, analysis and habited in our country for some years. The object of this paper is to review the place of university incubators in developing employment and technology transfer. At first we pay attention to relations between the university, incubator and industry. Then we review the role of them in developing and transferring technology and finally we show a conceptual model for University Incubators.