امروزه کليد کاميابي بسياري از شرکتهاي پيشرو و کشورهاي پيشرفته، توجه ويژه به بخش خدمات و نوآوري در کسب و کارهاي خدماتي است. به گزارش سازمان همکاري و توسعه اقتصادي (OECD)، امروزه بخش خدمات بيش از 60 درصد از اقتصاد چهل کشور مطرح دنيا را شامل ميشود. همچنين، سهم خدمات در ا چکیده کامل
امروزه کليد کاميابي بسياري از شرکتهاي پيشرو و کشورهاي پيشرفته، توجه ويژه به بخش خدمات و نوآوري در کسب و کارهاي خدماتي است. به گزارش سازمان همکاري و توسعه اقتصادي (OECD)، امروزه بخش خدمات بيش از 60 درصد از اقتصاد چهل کشور مطرح دنيا را شامل ميشود. همچنين، سهم خدمات در اقتصاد کشور ما نيز در سالهاي گذشته رشدي شتابان داشته و از مجموع سهم بخشهاي صنعت و کشاورزي فراتر رفته است. عليرغم جايگاه کليدي خدمات در رشد و توسعه اقتصادي کشورها، اين موضوع در کشور ما از دیدگاه نظري مورد بيتوجهي قرار گرفته است. لذا، با توجه به شواهد ارائه شده که همگي دلالت بر اهميت و جايگاه کليدي خدمات در اقتصاد کشورها دارد، لازم است تا موضوع نوآوري در خدمات مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد و سياستها و راهبردهايي براي ارتقاي آن در سطح کشور ارائه گردد. بنابراين، هدف اين مقاله آن است که ابتدا به مرور مفاهيم خدمات و نوآوري خدمات، ویژگیهای نوآوري خدمات، برخي پژوهشهای انجام شده در زمينه نوآوري خدمات و رويکردهاي موجود در رابطه با موضوع نوآوري در خدمات بپردازد. علاوه بر این، به سیاستهای مطرح شده توسط دانشگاه کمبریج و برخی پژوهشگران به منظور ارتقای نوآوری در بخش خدمات اشاره شده است. در پايان نيز برخي سياستهاي پيشنهادي در راستاي ارتقاي نوآوري در بخش خدمات ارائه میگردند که شامل پیشنهاداتی برای پژوهشگران، نوآوران و سیاستگذاران میشود. شرکتها و سازمانهای فعال در حوزههای خدماتی میتوانند با اجرای پیشنهادهای ارائه شده، نرخ نوآوریهای خدماتی را افزایش دهند.
پرونده مقاله
امروزه نقش فناوري بهعنوان کليديترين عامل در خلق ثروت و ايجاد مزيت رقابتي پايدار در سطوح مختلف به اثبات رسيده است. با توجه به نقش واحدهاي تحقيق و توسعه در ارتقاي قابليتهاي فناورانه بنگاهها، مديريت اين واحدها بهشدت اهميت پيدا کرده است. بنابراين ارائه الگويي براي انتخ چکیده کامل
امروزه نقش فناوري بهعنوان کليديترين عامل در خلق ثروت و ايجاد مزيت رقابتي پايدار در سطوح مختلف به اثبات رسيده است. با توجه به نقش واحدهاي تحقيق و توسعه در ارتقاي قابليتهاي فناورانه بنگاهها، مديريت اين واحدها بهشدت اهميت پيدا کرده است. بنابراين ارائه الگويي براي انتخاب مديران جديد يا توسعه قابليتهاي مديران فعلي اين واحدها ضروري مينمايد. در اين پژوهش مفاهيم شايستگي مديران و برخي چارچوبهاي پيشين مورد مطالعه قرار گرفته و در ادامه با برگزاري پانلي با حضور 12 نفر از خبرگان دانشگاه و صنعت نسبت به تأييد شايستگيهاي شناساييشده و دستهبندي آنها اقدام شد. سپس 32 شايستگي شناساييشده در سه دسته شايستگيهاي فردي و شخصيتي، شايستگيهاي مديريتي و رهبري و شايستگيهاي فني و تخصصي قرار گرفتند. در ادامه با دعوت از 62 نفر از مديران شاغل در اين واحدها و برگزاري جلسهاي به منظور معرفي و تشريح شايستگيهاي شناسايي شده، پرسشنامه پژوهش به آنها ارائه شد. سپس از طريق تحليل پرسشنامههاي دريافت شده از طريق آزمون فريدمن نسبت به اولويتبندي هر يک از شايستگيها و اولويتبندي دستههاي شناساييشده اقدام شد. نتايج پژوهش نشان ميدهد 3 شايستگي 1. کار تيمي، برقراري ارتباط و تسهيم دانش؛ 2. سازماندهي و هدايت تيمهاي تحقيقاتي و 3. ايجاد انگيزش و توانمندسازي متخصصين و کارکنان دانشي از اولويت بالاتري نسبت به ساير شايستگيهاي شناساييشده برخوردارند. همچنين در شايستگيهاي دستهبنديشده نيز شايستگيهاي فردي و شخصيتي نسبت به ساير دستهها از اولويت بالاتري برخوردار است.
پرونده مقاله