در بيشتر كشورهاي توسعه يافته جهان، اتخاذ سياستهاي مربوط به حمايت از بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط به منظور افزايش رشد، ايجاد درآمد و اشتغال و حتي كاهش فقر از مهمترين اولويتهاي اقتصادي- اجتماعي دولتها محسوب ميشود. ويژگيهاي حياتي بنگاههاي كوچك و متوسط، از جمله انعط چکیده کامل
در بيشتر كشورهاي توسعه يافته جهان، اتخاذ سياستهاي مربوط به حمايت از بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط به منظور افزايش رشد، ايجاد درآمد و اشتغال و حتي كاهش فقر از مهمترين اولويتهاي اقتصادي- اجتماعي دولتها محسوب ميشود. ويژگيهاي حياتي بنگاههاي كوچك و متوسط، از جمله انعطافپذيري در مقابل تغييرات بازار و محيط، به نتيجه رسيدن سريع فعاليتها و ابتكار عمل افراد در اين بنگاهها، برخورداري كاركنان اين شركتها از انگيزه بالا، سرمايه اوليه محدود مورد نياز اين بنگاهها، محرك اصلي تحقق كارآفريني و غيره آنها را به مهمترين عامل رشد، نوآوري و تحرك اقتصادي و توسعه كشورها، به ويژه كشورهاي در حال توسعه و ياري دهنده آنها در مرحله گذار اقتصادي تبديل كرده است. هدف این پژوهش شناسایی بنگاههای کوچک و متوسط صنایع تولیدی با رشد سریع و نیز تعیین سهم آنها در اقتصاد مالزی است. چشمانداز توسعه 2020 مالزی سیاستهای توسعه را از طریق شرکتهای کسب و کار کوچک برنامهریزی کرده است. این شرکتها نقش مهمی را در توسعه اقتصادی مالزی ایفا ميکنند. این شرکتها 8/93 درصد از شرکتهای فعال در بخش صنعت،3/27درصد از کل تولیدات کارخانجات، 8/25درصد از ارزش افزوده تولید،6/27 درصد از داراییهای ثابت و9/38درصد از استخدام نیروی کار این کشور را به خود اختصاص دادهاند. همچنین شواهد نشان ميدهد که این شرکتها نقش مهمی را در توسعه اقتصاد ملی کشور مالزی بر عهده دارند.
پرونده مقاله
امروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآ چکیده کامل
امروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآوریهاست، از واقعیتهای دنیای کسب و کار جدید است. از اين رو، در سطح جهان شاهد اتخاذ راهبردهاي گوناگوني براي افزايش اثربخشي فعاليتهاي علمي و فناورانه و انتقال دستاوردهاي آن به صنعت و بازار هستيم که در این بین پارکهای علمی از جمله راهکارهای مهم برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان هستند. آنچه بعد از شکلگیری اینگونه مراکز در اولویت قرار میگیرد، چگونگی اداره شرکتهای مستقر در پارکها است. بنابراين وظيفه سازمانها خلق محيطي براي مديريت دانش و داراييهاي دانشي است. به بيان روشنتر، امروزه چالش مديران آماده کردن محيط مناسب براي رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانشمحور است. در واقع مديريت دانش مبحثي است که در آن يک سازمان آگاهانه و به طور فراگير دانش خود را به صورت منابع، اسناد و مهارتهاي انساني، جمعآوري و سازماندهي ميکند، به اشتراک ميگذارد و تجزيه و تحليل مينمايد. مديريت دانش با استفاده از ذخاير پنهان و آشکار دانش و ايجاد فرهنگ مبتني بر دانش، در پارکهاي علمي که محل تجمع سازمانهاي دانشبنيان هستند، ميتواند يک ابزار و شيوه موفق در جهت هرچه کاراتر نمودن آنها به شمار آيد.
پرونده مقاله
اقتصاد دانشمحور بهطور مستقيم مبتني بر تحصيل، توليد، توزيع و به کارگيري دانش در تمامي فعاليتهاي اقتصادي است. در حال حاضر دستيابي به اقتصاد دانش محور از الزامات همه کشورها در دنیاست. در اين راستا يکي از راهبردهایي که تجربه موفقي را براي بسياري از کشورهاي توسعه يافته م چکیده کامل
اقتصاد دانشمحور بهطور مستقيم مبتني بر تحصيل، توليد، توزيع و به کارگيري دانش در تمامي فعاليتهاي اقتصادي است. در حال حاضر دستيابي به اقتصاد دانش محور از الزامات همه کشورها در دنیاست. در اين راستا يکي از راهبردهایي که تجربه موفقي را براي بسياري از کشورهاي توسعه يافته مبتني بر اقتصاد دانشمحور به همراه داشته، تشکيل و گسترش مناطق ويژه يا کريدورهاي علم و فناوري است. منطقه ویژه علم و فناوري مجموعهاي متمركز از دانشگاهها، پاركهاي علم و فناوري، مراكز تحقيقي و پژوهشي، شرکتهاي با فناوري برتر و ... است كه در يك فضاي جغرافيايي و در يك منطقه اقتصادي با مديريت متمركز و ساختار حقوقي خاص تشكيل و به توليد محصولات و خدمات دانشمحور ميپردازد. هدف اين مقاله تعیین الزامات مورد نياز براي تشکيل مناطق ويژه و يا همان کريدورهاي علم و فناوري با تأکيد بر اقتصاد دانشمحور است. براساس نتایج مقاله مهمترین الزامات شکلگیری کریدورهای علم و فناوری عبارتند از: سيستم ابداعات ملي، پارك علمي و فناوري، دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي، سرمايههاي مخاطرهپذير و کارآفريني، سرمايه انساني، زيرساختها، بازار، بنگاههاي با فناوري بالا، وجود مديريت خاص مناطق علم و فناوري، شکلگيري کريدور در مجاورت مناطق شهری. بنابراین تا این زير ساختها در کشور فراهم نگردد، دستیابی به مناطق علم و فناوري و رسیدن به اقتصاد دانشمحور با تهيه و تصويب آييننامهها و بخشنامه غيرممکن خواهد بود.
پرونده مقاله
دانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی چکیده کامل
دانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی در بخشی از شرکتها و نیز جهانیسازی اقتصاد و بینالمللیسازی فناوري، برخی از دلایلی هستند که ارتباطات مشترک میان شرکتها و سازمانهای تحقیقاتی را توجیه میکنند. توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل اثرات و پیامدهای بسیار مثبت آن در ایجاد تحولات فناورانه، اقتصادی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه استراتژیستها، سیاستگذاران و برنامهریزان دانشگاهی و صنعت قرار داشته و تلاشهای فراوانی جهت ایجاد پیوندی اثربخش بین صنعت و دانشگاه صورت گرفته است. قرن 21 رقابت بینالمللی اقتصادی بر پایۀ دانش است. رقابت در بازار فناوريمحور امروز جهان مستلزم ادغام دانشهای نوین با صنعت است. صنعتی که بیبهره از دانش روز باشد، محکوم به زوال و دانش بدون کاربرد در صنعت بیارزش قلمداد میشود و این یعنی پیوند دانشگاه با صنعت. هدف از تدوين مقاله حاضر، بررسي نظريهها، الگوها و مدلهاي موجود ارتباط ميان دانشگاه، صنعت و ساير نهادهاي مؤثر در اقتصاد دانشبنيان است. در اين مكتوب، مدلهاي پيچش سهجانبه TH2، TH1، و TH3 (اِتزكوويتز و لِيدِسدورف)، الگوي تكاملي (بِركوويتز و فِلدمَن)، پيچشهاي چهارجانبه و پنججانبه (كارايانيس و كَمپبِل)، پيچش پنججانبه بومي (صمدي مياركلائي)، و پيچش N تايي ارتباطات دانشگاه-صنعت (لِيدِسدورف) مورد بررسي قرار گرفتند.
پرونده مقاله
اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقت چکیده کامل
اقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمي و اقتصادي (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاريسازي1 نتايج تحقيق و توسعه (شامل طراحي و توليد كالا و خدمات) در حوزه فناوريهاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ويژه در توليد نرمافزارهاي مربوط تشكيل ميشود. شرکتهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته خرد (شرکتهای رایج محصولمحور) و کلان (هلدینگ یا مادر تخصصی) تقسیم کرد. شرکتهای دانشبنیان خرد دارای قابلیتهای مهمی چون ایجاد اشتغال، رقابت مثبت، زایش و توسعه هستند و متناسب با اقتصادهای در حال رشد میباشند. ساختار سازمانی شرکتها اهمیت فراوانی در ایفای نقش بهینه آنها دارند. ماهیت و نوع فعالیت سازمانها و شرکتها در تعیین ساختار سازمانی آنها تعیین کننده میباشند. در این مطالعه ساختارهای سازمانی مختلف شامل وظیفهای، محصول محور، منطقهای، ماتریسی، پیوندی، افقی، شبکهای، مشارکتی، ستارهای، شبدری و مجازی بررسی شد و الگوی مناسب برای شرکتهای دانشبنیان تعیین گردید. بر اساس نتایج و دیدگاه محققان این مطالعه به نظر میرسد ساختار و الگوی سازمانی تلفیقی "افقی تیمی، شبکهای و مجازی" برای شرکتهای دانشبنیان مفید و مؤثر میباشد و میتواند موجب افزایش بهرهوری آنها باشد، لذا به عنوان الگویی مناسب برای ساختار سازمانی شرکتهای دانشبنیان خرد پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
نظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، چکیده کامل
نظریهپردازان ظهور عصر جدید اقتصادی را پیشبینی کردهاند که در آن، دانش منبع اصلی ثروت و تولید اقتصادی بهشمار میآید. بهبیان دیگر، اقتصاد در عصر جدید از اقتصاد منبع بنیاد فاصله گرفته و به اقتصاد دانشبنیان نزدیک شده است. اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که براساس تولید، توزیع و کاربرد دانش و اطلاعات شکل گرفته و سرمایهگذاری در دانش و صنایع دانشپایه مورد توجه خاص قرار میگیرند. بهدلیل جایگاه اقتصاد دانشبنیان، تأکیدات مقام معظم رهبری و توجه ویژه سیاستگذاران به تحقق آن در اسناد بالادستی، مقاله حاضر به مرور ادبیات اقتصاد دانشبنیان پرداخته است. مقاله که به روش تحلیلی و توصیفی مبتنی بر اسناد تهیه شده است، به مباحثی مانند اقتصاد دانشبنیان در سیر اندیشههای اقتصادی، پیدایش نظریه اقتصاد دانشبنیان، تعاریف، ویژگیها، مزایا، ارکان، شاخصهای اندازهگیری، سیاستها و وضعیت اقتصاد دانشبنیان در ایران براساس شاخص بانک جهانی پرداخته و در پایان، جمعبندی ارائه شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند نیروی کار آموزشدیده و متخصص، سیاستهای حمایتی دولت، اصلاح فرهنگ جامعه، سیستم کارای نوآوری و ابداعات، بومیکردن دانش، فناوری اطلاعات و ارتباطات، رژیم نهادی و محرک اقتصادی، حمایت از حقوق مالکیت معنوی و ... میباشد. همچنین گزارش بانک جهانی در سال 2005 نشان میدهد، یک عدم توازن بسیار بالا بین متغیرهای شاخص بانک جهانی وجود دارد. با تلاش دولت این عدم توازن در سال 2007 کمی کاهشیافته و طبق آخرین گزارش بانک جهانی در سال 2012، ایران با میانگین 91/3 از بین 146 کشور جایگاه 94 را از لحاظ اقتصاد دانشبنیان کسب کرده است.
پرونده مقاله
در زمینهی کسب و کارهایدانشبنیان کمتر پژوهش کاربردی انجام شده است. از طرفی با شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در ایجاد و توسعهی کسب و کارهایدانشبنیان میتوان بسترهای لازم را برای ایجاد و توسعهی این شرکتها شناسایی کرده و در راستای پیادهسازی آنها گام برداشت. بر این اساس چکیده کامل
در زمینهی کسب و کارهایدانشبنیان کمتر پژوهش کاربردی انجام شده است. از طرفی با شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در ایجاد و توسعهی کسب و کارهایدانشبنیان میتوان بسترهای لازم را برای ایجاد و توسعهی این شرکتها شناسایی کرده و در راستای پیادهسازی آنها گام برداشت. بر این اساس هدفپژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی فعالیتهای کلیدی قابل اجراتوسط دولت در راستای کمک به بهبود روند ایجاد و توسعه کسب و کارهایدانشبنیان میباشد. اینپژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نحوهی گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماریپژوهش، همه شرکتهایدانشبنیان مستقر در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری دانشگاههای شهر تهران است. از پرسشنامه برای جمعآوری دادههای مورد نیاز در اینپژوهش استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون خی-دو و برای رتبهبندیشاخصها از تحلیل واریانس فریدمن استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر اهمیت زیاد نقش دولت در کمک به بهبود روند ایجاد و توسعه کسب و کارهایدانشبنیان است، که این مهم از طریق فعالیتهایی که در صدر آنها حمایتهای مالی دولت قرار دارد امکانپذیر میباشد. از این رو میتوان گفت دولت باید در این راستا اقدامات گستردهای را آغاز کند و این امر مورد توجه مسئولین دولتی ذیربط قرار گیرد. در پایان نیز پیشنهاداتی بر اساس نتایجاین پژوهش ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
رایانش ابری بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در میان شرکتهای فناوری اطلاعات مطرح است. شرکتهای دانشبنیان با بودجه کم و نیروی انسانی محدود یکی از گروههای عمدهای هستند که تمایل به استفاده از رایانش ابری برای دستیافتن به مزایای این فناوری دارند. فاکتورهای متع چکیده کامل
رایانش ابری بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در میان شرکتهای فناوری اطلاعات مطرح است. شرکتهای دانشبنیان با بودجه کم و نیروی انسانی محدود یکی از گروههای عمدهای هستند که تمایل به استفاده از رایانش ابری برای دستیافتن به مزایای این فناوری دارند. فاکتورهای متعددی تطابق این شرکتها با ابر را تحت تأثیر قرار میدهند. قبل از تصمیمگیری برای تطابق شرکتها با ابر ابتدا باید این فاکتورها ارزیابی شوند. هدف این تحقیق تشخیص این فاکتورها و رتبهبندی آنهاست. و بررسی میزان تأثیرگذاری فاکتورها در تطابق شرکتهای دانشبنیان با ابر است. مبنای نظری فاکتورهای مورد استفاده در این پژوهش جهت تطابق، دو تئوری معروف اشاعه نوآوری (DOI) و تئوری فناوری و سازمان و محیط (TOE) میباشد. با استفاده از مطالعات پیشین در زمینه رایانش ابری مدل مفهومی با دوازده فاکتور استخراج شد، این مدل مبنای ایجاد پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات شد. جامعه آماری 59 شرکت دانشبنیان در ایران است که 59 نفر از متخصصین یا تصمیمگیرندگان فناوری اطلاعات شرکتها به پرسشنامه پاسخ دادند. بهطور خلاصه نتایج این تحقیق نشان میدهد که نوآوری تصمیمگیرندگان فناوری اطلاعات و نیاز بیشترین تأثیر را در تطابق این شرکتها با ابر دارند.
پرونده مقاله
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای چکیده کامل
در دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای انجام نوآوری، بحث تأمین مالی میباشد و از آنجاییکه دولتهای سراسر جهان برنامههایی برای حمایت از نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط و دانشبنیان دارند، هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیر حمایتهای مالی دولت بر نوآوری شرکتهای دانشبنیان میباشد. برای تحلیل این موضوع از دادههای پیمایش نوآوری ایران در بازه زمانی سال 1391 تا 1393 استفاده شده است. اجرای طرح ملی پیمایش نوآوری توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای ارتقای ظرفیتهای نوآورانه و فناورانه در کشور و گذار به اقتصاد دانشبنیان انجام شده است. تعداد شرکتهای دانشبنیان در این بازه زمانی، 1300 شرکت بوده که از این میان نمونهای تصادفی به تعداد 306 شرکت از انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس میباشد و برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشاندهنده آن است که حمایتهای مالی دولت بر نوآوریهای فرایندی، بازاریابی و سازمانی شرکتهای دانشبنیان، تأثیر مثبتی داشته است درحالیکه این شرایط برای نوآوری محصولی وجود ندارد.
پرونده مقاله
در عصر حاضر، دارایی های ناملموس نظیر نام تجاری، کیفیت، فناوری، نوآوری، خلاقیت و سرمایه های دانشی منشا مزیت رقابتی سازمان ها می باشند. سازمان ها باید بتوانند تصویر ذهنی مناسبی از خود در ذهن جامعه، مشتریان و کارمندان خود ایجاد کنند تا منابع انسانی با انگیزه، متعهد و مستعد چکیده کامل
در عصر حاضر، دارایی های ناملموس نظیر نام تجاری، کیفیت، فناوری، نوآوری، خلاقیت و سرمایه های دانشی منشا مزیت رقابتی سازمان ها می باشند. سازمان ها باید بتوانند تصویر ذهنی مناسبی از خود در ذهن جامعه، مشتریان و کارمندان خود ایجاد کنند تا منابع انسانی با انگیزه، متعهد و مستعد را جذب کرده و بتواند بطور صحیحی از آن ها نگهداری کنند. با توجه به اهمیت این موضوع در پارک های علم و فناوری به عنوان یک نهاد فناور و دانش محور که مهمترین دارایی آن ها، افراد دانشی هستند این مقاله درصدد است تا با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم ها، روابط پویای سیاست ارتقای برند بر عملکرد منابع انسانی در پارک های علم و فناوری را مورد بررسی قرار داده و راهکارهای مناسب در بهبود ساختار، کیفیت و کمیت در سطح پارک ها و نهایتا بهبود عملکرد پارک های علم و فناوری ارائه دهد. در این راستا با استفاده نظرات خبرگان در مصاحبه های عمیق در جلسات مدل سازی گروهی به تبیین مسئله و تدوین فرضیه پویا و ساخت مدل کیفی (نمودارهای علت و معلولی) و مدل کمی (نمودار جریان) پرداخته شد. نتایج حاصل از مدل سازی گروهی در این مقاله سبب شناسایی سه راهکار افزایش چالاکی و انعطاف پذیری عملکرد از طریق توسعه منابع درآمدی، توسعه کارکرد پارک های علم و فناوری در سطح ملی و بین المللی، توسعه ارتباطات و حوزه تأثیر و توسعه نهادهای تخصصی فناوری و ارتباط با صنعت / بازار گردید.
پرونده مقاله
با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دا چکیده کامل
با ورود به عصری که به جامعه اطلاعاتی مرسوم است، کارآفرینی در فضای دیجیتال بهعنوان رویکردی نو در راهاندازی کسبوکارها بر مبنای یک تفکر و ایده جدید در بین فعالان عرصه خدمات و تولید جایگاه برجستهای یافته است لذا هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کارآفرینی دیجیتال در شرکتهای دانشبنیان استان مازندران بود که از روش مدلسازی ساختاریتفسیری در طراحی این مدل استفاده شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. با توجه به پیشینه تحقیق، 39 مولفه در قالب هفت بعد(ساختاری- استراتژی- مدیریتی- افراد- فناوری- محتوایی- محیطی) انتخاب شدند. سپس از نظرات20 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران شرکتهای دانشبنیان که در زمینه کارآفرینی دیجیتال خبره بودند، استفاده شد. برای خوشهبندی ابعاد کارآفرینی دیجیتال از مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج ISM نشان داد که زیر بنای کارآفرینی دیجیتال در درجه اول (ساختاری- فناوری) و دوم (مدیریتی) و سوم (استراتژی) و چهارم (افراد- محتوایی- محیطی) هستند. همچنین، پس از تحلیل MICMAC ، ابعاد( ساختاری- فناوری) در خوشه مستقل و ابعاد( افراد- محتوایی- محیطی) در خوشه وابسته و ابعاد( استراتژی- مدیریتی) در خوشه خودمختار قرار گرفتند. در نهایت میتوان گفت، کارآفرینی دیجیتال نه تنها برای شرکتهای فناوری و بخشهای فناوری اطلاعات، بلکه برای تمامی صنایع امری مهم و ضروری است.
پرونده مقاله
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای چکیده کامل
اقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای بنیادی- توسعهای و به لحاظ موضوع و ماهیت از رویکرد پژوهشهای کیفی از نوع اکتشافی بوده و از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) استفاده شده است. دادهها از طریق منابع مستند (کتاب، مقاله، رساله) و مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران و خبرگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی از طریق نمونه گیری هدفمند نظری تا اشباع اطلاعات مورد نیاز و کفایت نظری، جمع آوری شد. دادهها بر مبنای نظریه داده بنیاد در چارچوب کدهای باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای کیفی حاصل از پژوهش، منجر به ارائه مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای با 124 مقوله، 17 مقوله محوری و 6 عامل اصلی، در قالب ابعاد 6 گانه شامل شرایط علی (2مقوله)، پدیده اصلی (مدل کسب و کار دایرهای)، راهبرد (4 مقوله)، ویژگیهای زمینهای (5 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2مقوله) و پیامد (4مقوله) شد. مدل حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای دست اندرکاران، برنامهریزان و مدیران شرکتهای دانش بنیان جهت تولید و توزیع کالا و خدمات در قرن حاضر باشد.
پرونده مقاله