ترجمه دانش محل تلاقی دو فرايند متفاوت پژوهش و عمل است و این دو را به شکل روشنی به هم پیوند میدهد. ترجمه دانش فرايندی پویا و گام به گام است که شامل سنتز، انتشار، تبادل و کاربرد اخلاقمدار یافتههای تحقیق به منظور ارائه سرویسها و محصولات اثربخشتر و تقویت سیستم میباشد. چکیده کامل
ترجمه دانش محل تلاقی دو فرايند متفاوت پژوهش و عمل است و این دو را به شکل روشنی به هم پیوند میدهد. ترجمه دانش فرايندی پویا و گام به گام است که شامل سنتز، انتشار، تبادل و کاربرد اخلاقمدار یافتههای تحقیق به منظور ارائه سرویسها و محصولات اثربخشتر و تقویت سیستم میباشد. این امر به واسطه سیستم پیچیدهای از ارتباطات بین محققان و استفادهکنندگان از دانش است که تحقق می یابد. ترجمه دانش تسریعکننده "چرخه دانش" در راستای تبدیل دانش به عمل است. بهرهگیری از مشاهده و تصمیمسازی متناسب با شرایط و اقتضائات میدانی که ترجمه دانش پیشنهاد میدهد، در پژوهشهای صنعتی بسیار راهگشا است. در این پژوهش الگوی چرخه ترجمه دانش از تحقیقات تا صنعت (مطالعه موردی: یکی از مراکز تحقیقاتی صنایع دفاعی) ارائه میگردد. با گسترش مفهوم ترجمه دانش، شاهد ارائه مدلها و ساختارهایی هستیم که هر یک راهبردی را برای غلبه بر شکاف موجود بین آنچه میدانیم و آنچه در عمل اتفاق میافتد، پیشنهاد میدهند. در این پژوهش با مطالعه برخی از این مدلها، مدلی مناسب و اقتضایی ارائه گردیده است. مدل پیشنهادی از فرايندهای "ارزیابی نیازمندیهای تحقیق، بررسی طرح و قراردادن در مسیر تحقیق، فرايند تحقیق، خروجیهای اولیه تحقیق، ساخت نمونه معیار تولید، به کارگیری نمونه توسط کاربران و خروجی نهایی تحقیق" تشکیل شده است. برای گردآوری داده، از ابزار مصاحبه و توزیع پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل متخصصان دانشگاهی، مدیران و پژوهشگران مراکز تحقیقات دفاعی که آشنا با موضوع ترجمه دانش هستند، میباشد.
پرونده مقاله
در سال هاي اخير، شرکت هاي زيادي اقدام به يکپارچه سازي فعاليت هاي مرتبط با مديريت ارتباط با مشتري و مديريت دانش نموده-اند. علت اين امر را مي توان در نقش کليدي که مديريت دانش در مديريت ارتباط با مشتري بازي مي کند، جستجو نمود. پتانسيل ارتباط دو جانبه دو حوزه ي مذکور و نقش چکیده کامل
در سال هاي اخير، شرکت هاي زيادي اقدام به يکپارچه سازي فعاليت هاي مرتبط با مديريت ارتباط با مشتري و مديريت دانش نموده-اند. علت اين امر را مي توان در نقش کليدي که مديريت دانش در مديريت ارتباط با مشتري بازي مي کند، جستجو نمود. پتانسيل ارتباط دو جانبه دو حوزه ي مذکور و نقش کليدي مديريت دانش در موفقيت مديريت ارتباط با مشتري توجه محققان را به خود جلب کرده است. حاصل ترکيب مديريت دانش با مديريت ارتباط با مشتري، مديريت دانش مشتري مي شود که نيازمند طرز تفکر متفاوتی در تعدادي از متغيرهاي کليدي اين دو حوزه است. متغيرهاي کليدي در نظر گرفته شده براي هر مدل مديريت دانش مشتري با توجه به نوع مدل متفاوت مي باشد. تعدادي از مدل هاي ارائه شده براي مديريت دانش مشتري عبارتند از مدل مفهومي، فرايندي و سيستمي. اين مقاله به توسعه ي مدل فرايندي پرداخته که از تلفيق مدل مهندسي کسب و کار، شش فرايند کسب و کار مبتني بر سيستم هاي مديريت ارتباط با مشتري با چهار جنبه ي مديريت دانش در فعاليت هاي اصلي کسب و کار (بازاريابي، فروش و خدمات) حاصل مي گردد.
پرونده مقاله
در محيط پويا و رقابتي امروز، سازمانها به شدت به افزايش توانمنديهاي نوآوري خود نياز دارند و اين مهم تنها در سايه توجه به منبع ارزشمند دانش و قابليت خلق و بهكارگيري آن حاصل ميگردد. نوآوري سازماني بدون وجود مديريت دانش مشاركتي و پويا ظهور پيدا نخواهد كرد و به همين دلي چکیده کامل
در محيط پويا و رقابتي امروز، سازمانها به شدت به افزايش توانمنديهاي نوآوري خود نياز دارند و اين مهم تنها در سايه توجه به منبع ارزشمند دانش و قابليت خلق و بهكارگيري آن حاصل ميگردد. نوآوري سازماني بدون وجود مديريت دانش مشاركتي و پويا ظهور پيدا نخواهد كرد و به همين دليل نفس وجود مديريت دانش، اهميت خيلي زيادي براي سازمانها پيدا كرده است. سيستمهاي مديريت دانش سنتي، عمدتاً در پي تسخير دانش صريح و آشكار به صورت رسمي و نظاممند بوده و در بازكردن قفلهاي دانش ضمني و پنهان موجود در ذهن افراد، موفق نبودهاند. امروزه، سيستم مديريت دانش 2 نشأت گرفته از فناوريهاي وب 2، با رويكرد اجتماعيسازي، همكاري، مشاركت، تشريك مساعي و تعامل بين افراد، سعي در تسخير بزرگترين و ارزشمندترين پايگاه دانش توزيع شده سازماني داشته كه همانا دانش ضمني و نهان موجود در ذهن و ضمير كاركنان سازمان ميباشد. به چنين سازمانهايي كه بر پايه مديريت دانش 2 و سرمايه اجتماعي شكل ميگيرد، سازمان 2 گفته ميشود. تمركز چنين سازمانهايي به جاي سلسله مراتب و كنترلهاي رسمي، به سمت مشاركت اجتماعي و همكاري انبوه كاركنان براي ايجاد خلاقيت و نوآوري سازماني از طريق ظهور شبكههاي اجتماعي، معطوف است. اين مقاله سعي در ارائه تأثير فناوريهاي وب 2 در دگرگوني سازماني ناشي از ايجاد سيستم مديريت دانش 2 در سازمان 2 داشته و به درك درست مديران از نقش اهرمي دانش اجتماعي براي توسعه نوآوري سازماني كمك ميكند.
پرونده مقاله
در شرایط کسب و کار رقابتی امروز، شرکتها برای بهبود عملکرد خود و پاسخگویی بهتر به فشارهای بازار ناچارند تا ارتباطات نزدیکتری با تأمین کنندگان و مشتریان خود برقرار سازند. از میان جریانهای اطلاعاتی، مواد و مالی که در زنجیره تأمین جاری است، جریان اطلاعات از اهمیت بیشتری چکیده کامل
در شرایط کسب و کار رقابتی امروز، شرکتها برای بهبود عملکرد خود و پاسخگویی بهتر به فشارهای بازار ناچارند تا ارتباطات نزدیکتری با تأمین کنندگان و مشتریان خود برقرار سازند. از میان جریانهای اطلاعاتی، مواد و مالی که در زنجیره تأمین جاری است، جریان اطلاعات از اهمیت بیشتری برخوردار است و منجر به ارتقای سطح دانش میگردد. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی، تجزیه و تحلیل، و بهبود سطح عملکرد یک خط مونتاژ با استفاده از تکنیکهای شبیهسازی است. عواملی مانند زمانهای آمادهسازی و تنظیم تجهیزات مونتاژ، زمان عملیات، نرخ از کارافتادگی، نرخ تعمیر، و در نتیجه نرخ تولید منشاء تصادفی بودن دادههای سیستم بوده و لذا باید برای تحلیل اینگونه سیستمهای پیچیده، تکنیکهای شبیهسازی را بکار بست. مهمترین ویژگیهای عملکرد یک خط مونتاژ شامل گلوگاهها، مدت زمان سیکل تولید، ظرفیت بافرهای سیستم و تعداد خروجی کارخانه در واحد مشخصی از زمان در این تحقیق بررسی شده است. پس از جمعآوری دادهها و طراحی مدل شبیهسازی نسبت به اجرای آن در محیط نرمافزار ED اقدام گردیده است. مدل شبیهسازی شده پس از طراحی در محیط نرمافزار، در قالب یک مثال عددی برگرفته از دنیای واقعی پیاده سازی شده است. سپس با شناسایی و تحلیل گلوگاهها و شاخصهای عملکردی شامل زمان بازده تولید مجموعه قطعات و مدت انتظار ایستگاه مونتاژ، سناریوی دیگری طراحی و اجرا و زمینههای بهبود فرایند ارائه شده است. نتایج حاصله بیانگر بهبود قابل توجهی از لحاظ کاهش زمان انتظار در صف و در نتیجه افزایش بازده تولید است.
پرونده مقاله
امروزه دانش به عنوان يک فاکتور رقابتي کليدي در اقتصاد جهاني شمرده شده است. واحدهای بازاریابی در هر سازمان نیز یکی از مهمترین استفادهکنندگان دانش میباشند و عموماً بسیاری از بینشهای مؤثر بازاریابی تحت ویژگی های مشتریان و الگوهای خرید آن ها پنهان شده است. از این رو توسع چکیده کامل
امروزه دانش به عنوان يک فاکتور رقابتي کليدي در اقتصاد جهاني شمرده شده است. واحدهای بازاریابی در هر سازمان نیز یکی از مهمترین استفادهکنندگان دانش میباشند و عموماً بسیاری از بینشهای مؤثر بازاریابی تحت ویژگی های مشتریان و الگوهای خرید آن ها پنهان شده است. از این رو توسعه سیستمهای مدیریت دانش در کسب و کارها، میتواند به بهبود تصمیمگیری، تقویت خلاقیت، و هماهنگ شدن با تغییرات، کمک کند. و موجب كسب مزيت رقابتي براي كسب و كارها و همچنين تدوين راهبردهاي اثربخش بازاريابي شود. از این رو در این مقاله با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و استفاده از پرسشنامه نقش مدیریت دانش بر عوامل مؤثر در بازاریابی در شرکت های فعال در حوزه تأمین تجهیزات پزشکی به صورت موشکافانه بررسی گردیده است، بررسی از طریق نمونه گیری تصادفی صورت گرفته است. تعداد نمونه مورد نظر از فرمول کوکران بدست آمده است که شامل 98 نفر می باشد. جهت تحلیل نقش دادهها بدلیل نرمال بودن متغیرها با توجه به تست کولموگوروف- اسمیرنوف از آزمون میانگین یک جامعه (t استیودنت) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مدیریت دانش بر اکثر عوامل مؤثر در بازاریابی تأثیرگذار می باشد. از این رو با توجه به افزایش روزافزون دانش موجود در سازمانها، مدیران باید در کل سازمان بویژه در بخش بازاریابی به پیادهسازی مدیریت دانش بپردازند. البته نقش مدیریت دانش در عوامل بهبود سياست قيمتگذاري، استاندارد كردن پيشنهادات به بازار، توسعه مشترك محصول و راهبرد مشترك توسعه كسب و كار تأیید نگردیده است.
پرونده مقاله
ارزيابي وضعيت مديريت دانش به سازمانهای دانشبنیان امكان ميدهد كه دريابند چگونه فرايند مديريت دانش خود را پيادهسازي نمايند. از این رو باید شاخصهايي براي اندازهگيري فرايند مديريت دانش در اینگونه سازمانها تعریف شود. اين شاخصها کارايی و اثربخشي فرايند مديريت دانش را چکیده کامل
ارزيابي وضعيت مديريت دانش به سازمانهای دانشبنیان امكان ميدهد كه دريابند چگونه فرايند مديريت دانش خود را پيادهسازي نمايند. از این رو باید شاخصهايي براي اندازهگيري فرايند مديريت دانش در اینگونه سازمانها تعریف شود. اين شاخصها کارايی و اثربخشي فرايند مديريت دانش را بيان مينمايند. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای ارزیابی مدیریت دانش برای سازمانهای دانشبنیان است. در مدل توسعه داده شده در این تحقیق، چهار توانمندساز یا عامل مؤثر بر ایجاد و توسعه فرايند مدیریت دانش شامل «منابع انسانی، فناوری اطلاعات، آموزش و فرهنگ» و چهار زیر فرايند اصلی مدیریت دانش شامل «ایجاد، ذخیرهسازی، اشتراک و کاربرد دانش» شناسایی شدند. سپس مدل توسعه یافته به صورت موردی در جامعه آماری متشکل از کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه قم به عنوان یکی از سازمانهای دانشبنیان مورد ارزیابی واقع شده است. روش تحقیق از نوع توصيفي- پيمايشي است و دادههای مورد نیاز این پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردیده است. نتايج حاصل از تحقیق، حاکي از آن است که دانشگاه قم تمرکز زیادی بر مدیریت دانش نداشته و در سطح آمادگی متوسطی جهت پیادهسازی مدیریت دانش قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رتبهبندی فریدمن گویای آن است که توانمندسازها و زیر فرايندهای مورد بررسی در شرایط مطلوبی قرار ندارند و عامل «فرهنگ سازمانی» و فرايند «ایجاد دانش» در دانشگاه قم دارای کمترین توجه و عامل «آموزش» و فرايند «کاربرد دانش» دارای بیشترین توجه میباشند.
پرونده مقاله
هدف از مطالعه حاضر بررسی و شناسایی موانع به اشتراکگذاری دانش در یک مؤسسه آموزش عالی به عنوان یکی از قدمهای اساسی در پیادهسازی فرایند مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ميباشد. از یک سو، آموزش عالي محور توسعه و تحول در جوامع مختلف و كانون اصلي تربيت نيروي ا چکیده کامل
هدف از مطالعه حاضر بررسی و شناسایی موانع به اشتراکگذاری دانش در یک مؤسسه آموزش عالی به عنوان یکی از قدمهای اساسی در پیادهسازی فرایند مدیریت دانش در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ميباشد. از یک سو، آموزش عالي محور توسعه و تحول در جوامع مختلف و كانون اصلي تربيت نيروي انساني متخصص و آموزش ديده کشور بوده و بنابراين تحقق مديريت دانش، در این حوزه از الزامات اساسی و ابزار قدرتمند توسعه جامعه دانشمحور به عنوان یکی از ارکان چشمانداز کلان کشور محسوب ميگردد. از سوی دیگر، با تغییر شعار "دانش قدرت است"، به شعار " اشتراکگذاری دانش قدرت" است، اشتراکگذاري دانش و توسعه آن در سازمان و همچنین در بین سازمانها و سیستمهای گوناگون به فرایند محوری و جهتگیری اصلی سازمانها در مديريت دانش تبدیل شده است. لذا ایجاد یک دید جامع در خصوص چالشها و موانع به اشتراکگذاري و شناخت مناسب از تسهیل کنندههای آن در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به عنوان پیش نیازی در رسیدن به اهداف مدیریت دانش در حوزه آموزش عالی کشور مد نظر ضروری مينماید. در این راستا این مقاله با شناسایی 29 عامل کلیدی مؤثر در فرایند به اشتراکگذاري دانش در سازمانها و دستهبندی آنها در قالب 5 حوزه منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، ساختار، سیستم و فناوری و راهبردهای رهبری، به عنوان نمونه صحت روابط بین عوامل اصلی و وزن (اولویت) هر یک از عوامل مذکور در حوزههای 5 گانه را در مؤسسه آموزش عالی امام جواد (ع) یزد ارائه نموده است.
پرونده مقاله
مدیریت دانش ، یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب می شود. سودمندی پروژه مدیریت دانش بستگی زیادی به هماهنگی موفق موضوعاتی مثل فرهنگ سازمان، فرایند دانشی، مدیریت منابع انسانی وفناوری اطلاعات دارد. این تحقیق از بعد هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی می باشد چکیده کامل
مدیریت دانش ، یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب می شود. سودمندی پروژه مدیریت دانش بستگی زیادی به هماهنگی موفق موضوعاتی مثل فرهنگ سازمان، فرایند دانشی، مدیریت منابع انسانی وفناوری اطلاعات دارد. این تحقیق از بعد هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی می باشد. بررسی وضعیت شاخص های ساختار، فرهنگ، فناوری، منابع انسانی، فرایندهای دانشی و رهبری در شهرداری تهران برای استقرار مدیریت دانش، با تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفته است و بر اساس آزمون فریدمن (بالاترین میانگین)، اولویت بندی شده است. .جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران ارشد، مدیران میانی و کارشناسان شهرداری تهران می باشد که شامل 1057 نفر می باشند و از این تعداد 285 نفر به عنوان نمو نه مورد بررسی قرار گرفته اند. در نهایت مدلی کاربردی برای استقرار مدیریت دانش طراحی شده است. پس از تحلیل مشخص شد وضعیت رهبری در شهرداری تهران برای استقرار مدیریت دانش مناسب ارزیابی شده و شاخص های منابع انسانی، ساختار، فرایندهای دانشی، فناوری و فرهنگ در اولویت های بعدی قرار می گیرند.
پرونده مقاله
فقدان زنجيره يكپارچه از تحقيق، فناوري، توسعه و همچنين فاصله قابل توجه بين تبديل ايدههاي علمي و تحقيقاتي به محصولات و خدمات از واقعيتهاي جهان كنوني است. كشورهاي توسعه يافته جهان براي حل اين چالش، كل نظام علمي و فناوري و صنعتي جامعه، از ايجاد ايده تا تجاري سازي محصول نها چکیده کامل
فقدان زنجيره يكپارچه از تحقيق، فناوري، توسعه و همچنين فاصله قابل توجه بين تبديل ايدههاي علمي و تحقيقاتي به محصولات و خدمات از واقعيتهاي جهان كنوني است. كشورهاي توسعه يافته جهان براي حل اين چالش، كل نظام علمي و فناوري و صنعتي جامعه، از ايجاد ايده تا تجاري سازي محصول نهايي را در يك نظام كلي تحت عنوان نظام نوآوري در كنار هم و در تعامل با هم در نظر ميگيرند، يكي از اجزاي اين نظام پاركهاي علمي و فناوري است كه نقشي مهم در يكپارچه سازي توليد دانش و تجلي آن در محصولات و خدمات دارد.
در اين نظام وجود رويكرد مديريت دانش، نقش مهمي در پيوند دادن دانش و فناوري ايفا ميكند. پاركها كه از مزاياي نزديكي به منابع مهم سرمايه معنوي، زيرساختهاي مناسب و سياستهاي راهنمايي كننده بهره مند ميشوند و شركتهاي مبتني بر فناوري و موسسات دولتي را در يك محيط مديريت شده حمايت ميكنند از طريق تلفيق با مديريت دانش تعامل، توسعه فناوري و رشد اقتصادي را تسهيل ميكنند. در اين مقاله پس از مرور مختصري بر تعاريف مديريت دانش از ديد انديشمندان، مبحث پارك هاي علمي و فناوري با تمركز بر نوع شناسي پاركها مطرح مي شود. به دنبال آن دسته بندي انواع پاركها به لحاظ هدف از شكل گيري بررسي مي شود.
پرونده مقاله
امروزه دانش به عنوان "منبعي" ارزشمند و راهبردي و نيز يک "دارايي" مطرح است و مهمترين متغير رشد همه جانبه سازمانها و بنگاههاي اقتصادي در عصر حاضر است. مديريت دانش به عنوان يكي از اقدامات اصلي سازمانها در گام نهادن به عرصه رقابت جهاني و رويارويي با چالشهاي جديد كسب وكا چکیده کامل
امروزه دانش به عنوان "منبعي" ارزشمند و راهبردي و نيز يک "دارايي" مطرح است و مهمترين متغير رشد همه جانبه سازمانها و بنگاههاي اقتصادي در عصر حاضر است. مديريت دانش به عنوان يكي از اقدامات اصلي سازمانها در گام نهادن به عرصه رقابت جهاني و رويارويي با چالشهاي جديد كسب وكار مطرح است. بنابراين براي هدفمند نمودن استفاده از دانش به عنوان يك مزيت راهبردي و رقابتي و نيز سازماندهي مراحل توسعه مديريت دانش در سازمانها، تعيين عوامل مؤثر بر تصميمگيري يك سازمان براي بهكارگيري و بهبود مديريت دانش ضروري به نظر ميرسد. از اينرو مطالعه عوامل مؤثر در موفقيت پروژههاي مديريت دانش امري ضروري است. شناخت اين عوامل ميتواند سازمانها را در نيازسنجي، طراحي، برنامهريزي، اجرا و پيادهسازي پروژههاي مديريت دانش و ارزيابي سطح بلوغ سازمان در مديريت دانش ياري دهد.
اين مقاله به بررسي و شناخت عوامل و شاخصهاي مؤثر بر موفقيت پروژههاي مديريت دانش در سازمانها ميپردازد، و در نهايت عوامل و شاخصهاي كليدي مؤثر بر موفقيت پروژههاي مديريت دانش را شناسايي و ارائه ميدهد، اين عوامل که دستهبندي آنها با توجه به ادبيات موضوع صورت گرفته است، حوزههاي اساسي و مهم مورد نياز براي اجراي موفق مديريت دانش را نشان ميدهند.
سازمانها ميتوانند با شناخت و اهميت دادن به اين عوامل و استفاده درست از منابع دانشي خود به يك مزيت رقابتي پايدار و موفق دست يابند.
پرونده مقاله
مديريت دانش به عنوان يک رشتة علمي حاصل تفکر متخصصاني همچون پيتر دراکر در دهة 1970، کارل- اريک اسويبي در دهة 1980 و نوناكا و تاكاچي در دهة 1990 بوده است.
اين مقاله مديريت دانش را از يک چشم انداز تاريخي مورد توجه قرار ميدهد، فناوريها و رويکردهاي مهم آن را بررسي ميکند چکیده کامل
مديريت دانش به عنوان يک رشتة علمي حاصل تفکر متخصصاني همچون پيتر دراکر در دهة 1970، کارل- اريک اسويبي در دهة 1980 و نوناكا و تاكاچي در دهة 1990 بوده است.
اين مقاله مديريت دانش را از يک چشم انداز تاريخي مورد توجه قرار ميدهد، فناوريها و رويکردهاي مهم آن را بررسي ميکند و برخي فرصتهاي جديد در مديريت دانش را برجسته ميکند. چنانچه مديران اهميت اين راهبردهاي مديريت دانش را ناديده بگيرند، سازمان آنها توفيق چنداني به دست نخواهد آورد.
پرونده مقاله
مديريت دانش ، مديريت سرمايه هاي پنهان سازمان مي باشد . اين فرآيند شامل خلق ، كسب ، ذخيره سازي ، انتشار ، به اشتراك گذاري و بالاخره بكارگيري دانش مي باشد . در بازار هاي جهاني با تغييرات سريع امروزي ، موفقيت در گرو نهاده هاي نيروي کار سنتي ، سرمايه و زمين نمي باشد بلكه چکیده کامل
مديريت دانش ، مديريت سرمايه هاي پنهان سازمان مي باشد . اين فرآيند شامل خلق ، كسب ، ذخيره سازي ، انتشار ، به اشتراك گذاري و بالاخره بكارگيري دانش مي باشد . در بازار هاي جهاني با تغييرات سريع امروزي ، موفقيت در گرو نهاده هاي نيروي کار سنتي ، سرمايه و زمين نمي باشد بلكه منبع حياتي نوين ، در افکار نيروي کاريعني همان دانش ، موجود خواهد بود.
اين مقاله به دنبال آن است كه با بررسي مطالعه موردي خاص، به اين سوال پاسخ گويد كه آيا همواره پياده سازي مديريت دانش با موفقيت همراه است و اين كه ،دلايل اصلي شكست مديريت دانش در سازمانها چه مي باشند ؟
پرونده مقاله
در اين مقاله موضوع مهم سرمايههاي فکري كه در زمينهسازي و ايجاد جامعه و سازمانها مبتني بر دانش نقش اساسي ايفاء ميکند و خود نيز محصول جامعه و سازمانهاي مبتني بر دانش محسوب ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد.
اين سرمايه و يا دارائي در سطح جامعه، دولت، صنعت و دانشگاه چکیده کامل
در اين مقاله موضوع مهم سرمايههاي فکري كه در زمينهسازي و ايجاد جامعه و سازمانها مبتني بر دانش نقش اساسي ايفاء ميکند و خود نيز محصول جامعه و سازمانهاي مبتني بر دانش محسوب ميشود، مورد توجه قرار ميگيرد.
اين سرمايه و يا دارائي در سطح جامعه، دولت، صنعت و دانشگاه مطرح است و تجمع آنها داراييهاي فكري كشور را تشكيل ميدهد. در اين مقاله با توجه به نقش کليدي دانشگاه در ايجاد جامعه يا سازمان مبتني بر دانش نحوه ايجاد و ارزيابي اين نوع از سرمايه در دانشگاه مورد بررسي قرار ميگيرد. همچنين در اين نوشتار برخي از ويژگيهاي جامعه دانشي و خصوصيات مديريت دانش و داراييهاي فكري معرفي ميشوند.
پرونده مقاله
مدیریت دانش یکی از راهحلهای مناسب برای کسب سودمندی و کارایی در سازمانها به شمار میآید. روند اوج یافتن نقش دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد. بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش و شناخت مهم ترین عو چکیده کامل
مدیریت دانش یکی از راهحلهای مناسب برای کسب سودمندی و کارایی در سازمانها به شمار میآید. روند اوج یافتن نقش دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد. بر این اساس، توجه ویژه به مدیریت دانش و شناخت مهم ترین عوامل مؤثر در اجرای موفق آن از جهت تحقق اهداف سازمانها ضروری به نظر میرسد .در این تحقیق با مطالعه مقالات مختلف 30 عامل فرعی در قالب 7 عامل اصلی رهبری، فرهنگ سازمانی، منابع و نیروی انسانی، فناوری اطلاعات، ارزیابی و اندازه گیری عملکرد، راهبرد ها ، فرایندها و فعالیت ها که همان عوامل مؤثر در اجرای موفق مدیریت دانش در شرکت های دانشبنیان میباشند شناسایی شده است و توسط مدیران شرکت های مختلف دانش بنیان مستقر در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان رتبه بندی شدهاند. بر این اساس اولویت عوامل اصلی در اجرای موفق مدیریت دانش به صورت منابع و نیروی انسانی، رهبری، راهبرد ها، فرهنگ سازمانی، فرایندها و فعالیت ها، فناوری اطلاعات و ارزیابی و اندازه گیری عملکرد تعیین شده است. از بین عوامل فرعی مؤثر در موفقیت اجرای مدیریت دانش به ترتیب استخدام کارکنان واجد شرایط، برخورداری از یک چشمانداز مشترک، ایجاد فضا و زمان مناسب برای بارش افکار و برخورداری از اهداف بلندمدت و کوتاه مدت شفاف برای مدیریت دانش بالاترین اهمیت را در موفقیت اجرای مدیریت دانش در شرکت های دانش بنیان کسب کرده اند.
پرونده مقاله
شناخت تجربيات و راههاي طي شده ديگران نه تنها راهنماي كار برنامههاي آتي قلمداد ميشود، بلكه بسياري از نقاط شروع و تكيهگاههاي بهرهگيري از فرايندها، فنون و روشها را همراه ضعفها و قوتها براي طراحي و استقرار مديريت دانش نشان ميدهد.
هدف مقاله، ارائه روشهايي است كه چکیده کامل
شناخت تجربيات و راههاي طي شده ديگران نه تنها راهنماي كار برنامههاي آتي قلمداد ميشود، بلكه بسياري از نقاط شروع و تكيهگاههاي بهرهگيري از فرايندها، فنون و روشها را همراه ضعفها و قوتها براي طراحي و استقرار مديريت دانش نشان ميدهد.
هدف مقاله، ارائه روشهايي است كه شركتها، مديريت دانش را در سازمان خود مستقر كردهو از آن استفاده كنند. نگرش شناخت روشها، محكزني1 است تا شركتها و سازمانهاي ايراني بتوانند از اين تجربيات و دستاوردها به نحو مطلوب استفاده كنند. مباحث مقاله براساس چارچوب مديريت دانش روي محورهاي اولويتهاي راهبردي و تعهدات مديريت با بررسي و تحليل موردها، تعريف و درك دانش سازماني و دانش فردي، اصول مديريت دانش و راهكارهاي اجرايي، گردآوري، ارائه، توزيع و سنجش مديريت دانش، تبيين محيط دانش به منابع و انواع دانش تنظيم و تدوين شده است. در تبيين هر يك از اين مباحث، روشهاي شركتهاي مطرح در سطح دنيا ارائه ميشود.
پرونده مقاله
امروزه اغلب صاحب نظران آموزش عالی معتقدند که دانشگاه ها به عنوان اصلی ترين نهاد اشاعه دهنده فرايند ياددهی- يادگيری در جامعه، به منظور مقابله با چالش های هزاره جديد، ناگزير از انتقال و دگرديسی به جوامع يادگيری، ايجاد فرهنگ تسهيم دانش و بهره گيری از استراتژی کارآمد مديريت چکیده کامل
امروزه اغلب صاحب نظران آموزش عالی معتقدند که دانشگاه ها به عنوان اصلی ترين نهاد اشاعه دهنده فرايند ياددهی- يادگيری در جامعه، به منظور مقابله با چالش های هزاره جديد، ناگزير از انتقال و دگرديسی به جوامع يادگيری، ايجاد فرهنگ تسهيم دانش و بهره گيری از استراتژی کارآمد مديريت دانش هستند. بزرگترين چالش فراروی مديريت دانش در آموزش عالی، يک مسئله فنی نيست، بلکه چالش اصلی مسئله فرهنگ است. فرهنگ سازمانی، نقش بارزی در توليد و تسهيم دانش و تسهيل فرآيند اجرای مديريت دانش در دانشگاه ايفا می نمايد.
در مقاله حاضر ابتدا تلاش شده است، تعاريف، کارکردها، فرآيندها و انواع دانش و اهميت روز افزون ايجاد، گسترش و مديريت اين دارايي ارزشمند در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی آشكار گرديده، سپس به مفهوم سازمان يادگيرنده به مثابه مطلوبترين محيط، بمنظور اجرای اثربخش استراتژی مديريت دانش و وجوه تمايز آن با يادگيری سازمانی پرداخته شود. پس از آن ضرورت ايجاد فرهنگ تسهيم دانش در جوامع کوچک يادگيری و تعاملات آزاد علمی ميان دانشجويان با يکديگر و با اعضاء هيئت علمی مورد مداقه قرار گيرد و در پايان عناصر ايفا كننده نقش در فرايند اجرای مديريت دانش از جمله فناوري اطلاعات، منابع انساني و فنون مديريت دانش و تعامل ميان آنان بررسی گردد.
پرونده مقاله
امروزه، داشتن توانایی آیندهنگری و تصمیمگیری درست برای هر سازمانی ضروری است. سازمانهای موفق و پیشرفته برای بقا در محیط رقابتی و با تغییرات سریع راهبرد دانشمحوری را برگزیدهاند. روش مقابله با تغییرات و تصمیمگیری مناسب در مقابل آنها نقشی محوری در آینده سازمان ایفا می چکیده کامل
امروزه، داشتن توانایی آیندهنگری و تصمیمگیری درست برای هر سازمانی ضروری است. سازمانهای موفق و پیشرفته برای بقا در محیط رقابتی و با تغییرات سریع راهبرد دانشمحوری را برگزیدهاند. روش مقابله با تغییرات و تصمیمگیری مناسب در مقابل آنها نقشی محوری در آینده سازمان ایفا میکند. دو مفهومی که در تصمیمگیریهای مدیران نقش اساسی ایفا میکنند، مدیریت دانش و هوشمندی کسبوکار هستند. هوشمندی کسبوکار و مدیریت دانش مفاهیمی با حوزه بسیار نزدیک به هم و شاید مشابه هستند که تاکنون روابط روشن و مناسب بین این دو مفهوم به درستی مشخص نشده است و بیشتر مدیران در تعیین مرز بین این دو مفهوم دچار مشکل میشوند. محققان درباره نوع ارتباط بین آنها نظرهای متفاوتی دارند. در این مقاله، ابتدا هوشمندی کسبوکار و مدیریت دانش تعریف خواهد شد و پس از آن دیدگاههای محققان مختلف درباره نوع ارتباط آنها بیان میشود. بهطور کلی، مشخص شده است که مدیریت دانش و هوشمندی کسبوکار هر دو اهداف مشترک دارند و فرآیند تصمیمگیری را بهبود میبخشند و پیادهسازی و اجرای این دو در سازمانها از مزیتهای رقابتی سازمان محسوب میشود. با این حال، مدیریت دانش شامل هر دو نوع دانش ضمنی و صریح است و دادههای غیرساختیافته را هم در نظر میگیرد. درحالیکه هوشمندی کسبوکار بیشتر روی دانش صریح تمرکز میکند. در نهایت با بیان ضعفهای هریک نتیجهگیری میشود که فارغ از نوع ارتباط این دو، مدیریت دانش و هوشمندی کسبوکار باید باهم ادغام شوند، چراکه هریک مزایا و معایبی دارند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسایی و الویت بندی معیار های سامانه های مدیریت دانش با استفاده از کارت امتیازی متوازن است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی ونوع تحقیق توسعه ای کاربردی و روش تعقیق رتبه بندی فریدمن و AHP است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ارشد و مدیران شرکت پارس خودرو به ت چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی و الویت بندی معیار های سامانه های مدیریت دانش با استفاده از کارت امتیازی متوازن است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی ونوع تحقیق توسعه ای کاربردی و روش تعقیق رتبه بندی فریدمن و AHP است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ارشد و مدیران شرکت پارس خودرو به تعداد 157 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 111 آزمودنی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها با طراحی پرسشنامه توسط مطالعات پیشین و نظر خبرگان استفاده شد. براي تعیین روایی پرسشنامه ها از شاخص روایایی محتواییCVR و جهت سنجش ميزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ با مقدار 0.728 استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و EXPERT CHOICE تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که: الویت منظر های BSC به ترتیب منظر مالی ، مشتری، رشد و یادگیری و فرایندهای داخلی می باشد . در منظر مالی دانش مالی مدیر عامل بالاترین و اجتناب از تکرار هزینه ها پایین ترین و از منظر مشتری معیار افزایش کیقیت خدمات برای مشتری بیشترین و دانش از مشتری کمترین اولویت را داشته.از منظر رشد یاد گیری گویه توسعه و پرورش نیروی انسانی پر اهمیت ترین و تغییرات سامنه در جهت بهبود کم اهمیت ترین بوده و در آخرین منظر، منظر فرایند داخلی میزان اثربخشی سامانه در تحقق اهداف سازمانی دارای بیشترین اقبال و حجم اسناد داوری شده دارای کمترین توجه را داشته اند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش ارائه مدل تحلیل محتوایی بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر در بانک توسعه صادرات میباشد. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان نظری است. خبرگان نظری، شامل اساتید دان چکیده کامل
هدف از این پژوهش ارائه مدل تحلیل محتوایی بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر در بانک توسعه صادرات میباشد. پژوهش حاضر از نظر جهتگیری در حیطه تحقیقات کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و خبرگان نظری است. خبرگان نظری، شامل اساتید دانشگاهی است که در زمینه مدیریت دانایی صاحب نظر میباشند. خبرگان تجربی، نیز شامل مدیران با تجربه بالای 15 سال در بانک توسعه صادرات هستند. برای نمونهگیری از روشهای غیراحتمالی و به صورت هدفمند استفاده شده است. فرایند نمونهگیری تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت 11 خبره در این مرحله شرکت کردهاند. با استفاده از تحلیل کیفی، تعدادی مفاهیم استخراج و کدگذاری شاخصها انجام پذیرفت. در ادامه روند پژوهش و بخش کمیآن، با اجرای تکنیک دلفی فازی در 3 دور مبادرت به غربالگری و اعتبارسنجی معیارهای حاصل از تحلیل کیفی پژوهش شد. در ادامه جهت شناسایی روابط مدل بومی شده چهار ستون مدیریت دانایی براساس رویکرد تغییر مستمر و جهت انعکاس روابط درونی میان معیارها از روش مدلسازی ساختاری تفسیری1 استفاده گردید. با استناد به تجزیه و تحلیل دادهها در بخش مدلسازی ساختاری- تفسیری، مدیریت دانایی سطح اول یا وابسته است. متغیرهای رهبری سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری سازمانی، یادگیری سازمانی سطح دوم هستند. متغیر تغییرات مستمر سطح سوم است. در نهایت نیز متغیرهای شایستگی شخصی، الگوهای ذهنی، چشمانداز مشترک، یادگیری تیمی، تفکر سیستمی در سطح چهارم قرار دارند. در نهایت مؤلفههای بومیشده مدیریت دانایی و تغییر مستمر به همراه مدل تدوین گردید.
پرونده مقاله
در قرن بیست ویکم رشد فناوریهای نوین به ویژه در گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشم گیر در رفتارهای گردشگری شده است. پژوهش حاضر به واکاوی عوامل موثر بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوریهای مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در ص چکیده کامل
در قرن بیست ویکم رشد فناوریهای نوین به ویژه در گردشگری امری اجتناب ناپذیر است. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات هم موجب تحولات چشم گیر در رفتارهای گردشگری شده است. پژوهش حاضر به واکاوی عوامل موثر بر هم آفرینی ارزش از طریق فناوریهای مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش در صنعت گردشگری پرداخته میشود. این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، متشکل از کارکنان و خبرگان صنعت گردشگری است که بصورت تصادفی تعداد ۱۹۰ نفر از اعضای نمونه در دسترس قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار اسمارت پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۳۶۴/۰ بر اثربخشی همآفرینی ارزش، فناوری مجهز به هوش مصنوعی با ضریب ۸۰۲/۰ بر عوامل مبتنی بر مشتری و با ضریب ۰۹۷/۱ بر اثربخشی همآفرینی ارزش، و نهایتا مدیریت دانش با ضریب ۵۴۰/۰ بر اثربخشی همآفرینی ارزش تأثیر معنادار دارد. و عوامل مبتنی بر مشتری با ضریب ۲۹۲/۰ توانست رابطه بین فناوری مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی هم آفرینی ارزش را میانجی گری کند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که تأثیر معنادار عوامل مبتنی بر مشتری، فناوریهای مجهز به هوش مصنوعی و مدیریت دانش بر اثربخشی همآفرینی ارزش مورد تأیید قرار گرفت. و عوامل مبتنی بر مشتری توانست رابطه بین فناوریهای مجهز به هوش مصنوعی و اثربخشی همآفرینی ارزش را میانجیگری کند. نهایتا فناوریهای مجهز به هوش مصنوعی توانست رابطه بین عوامل مبتنی بر مشتری و اثربخشی همآفرینی ارزش را میانجیگری نماید.
پرونده مقاله