ارزيابي وضعيت مديريت دانش به سازمانهای دانشبنیان امكان ميدهد كه دريابند چگونه فرايند مديريت دانش خود را پيادهسازي نمايند. از این رو باید شاخصهايي براي اندازهگيري فرايند مديريت دانش در اینگونه سازمانها تعریف شود. اين شاخصها کارايی و اثربخشي فرايند مديريت دانش را چکیده کامل
ارزيابي وضعيت مديريت دانش به سازمانهای دانشبنیان امكان ميدهد كه دريابند چگونه فرايند مديريت دانش خود را پيادهسازي نمايند. از این رو باید شاخصهايي براي اندازهگيري فرايند مديريت دانش در اینگونه سازمانها تعریف شود. اين شاخصها کارايی و اثربخشي فرايند مديريت دانش را بيان مينمايند. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای ارزیابی مدیریت دانش برای سازمانهای دانشبنیان است. در مدل توسعه داده شده در این تحقیق، چهار توانمندساز یا عامل مؤثر بر ایجاد و توسعه فرايند مدیریت دانش شامل «منابع انسانی، فناوری اطلاعات، آموزش و فرهنگ» و چهار زیر فرايند اصلی مدیریت دانش شامل «ایجاد، ذخیرهسازی، اشتراک و کاربرد دانش» شناسایی شدند. سپس مدل توسعه یافته به صورت موردی در جامعه آماری متشکل از کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاه قم به عنوان یکی از سازمانهای دانشبنیان مورد ارزیابی واقع شده است. روش تحقیق از نوع توصيفي- پيمايشي است و دادههای مورد نیاز این پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردیده است. نتايج حاصل از تحقیق، حاکي از آن است که دانشگاه قم تمرکز زیادی بر مدیریت دانش نداشته و در سطح آمادگی متوسطی جهت پیادهسازی مدیریت دانش قرار دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رتبهبندی فریدمن گویای آن است که توانمندسازها و زیر فرايندهای مورد بررسی در شرایط مطلوبی قرار ندارند و عامل «فرهنگ سازمانی» و فرايند «ایجاد دانش» در دانشگاه قم دارای کمترین توجه و عامل «آموزش» و فرايند «کاربرد دانش» دارای بیشترین توجه میباشند.
پرونده مقاله
مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور در رويكرد به تجاريسازي نتايج تحقيقات، در ابتداي تجربه تشكيل شركتهاي دانشگاهي هستند. تصويب قانون "حمايت از شركتها و مؤسسات دانشبنيان و تجاريسازي نوآوريها و اختراعات" در سال 1389 در مجلس شوراي اسلامي و متعاقب آن تصويب آييننامههاي اجرا چکیده کامل
مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور در رويكرد به تجاريسازي نتايج تحقيقات، در ابتداي تجربه تشكيل شركتهاي دانشگاهي هستند. تصويب قانون "حمايت از شركتها و مؤسسات دانشبنيان و تجاريسازي نوآوريها و اختراعات" در سال 1389 در مجلس شوراي اسلامي و متعاقب آن تصويب آييننامههاي اجرايي آن، فرصت مناسبي را براي تشكيل اين شركتها در مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي كشور فراهم ساخته است. اما اين مؤسسات نيازمند تكميل ظرفيتهاي زيرساختي خود از جمله قوانين و مقررات مورد نياز براي تشكيل اين شركتها ميباشند. يكي از مهمترين اين مقررات، مقررات نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي بين مالكين اصلي آنها است که اين مالکين معمولاً مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي، اعضاي علمي اين مؤسسات، سرمايهگذاران و افراد بيروني هستند. تقسيم سهام بين اين شرکاء به نحوی كه مورد رضايت همة طرفها باشد، عملاً ميتواند به چالشي براي مسئولين مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي در مسير تشكيل شركتهاي دانشگاهي تبديل شود. اين مقاله ابتدا با تحليل بنيانگذاران و ساير شرکايي که به تدريج و در مسير رشد شركتهاي دانشگاهي به آنها اضافه ميشوند، سهامداران اين شرکتها را شناسايي و تعريف ميکند. سپس عوامل تأثيرگذار بر ميزان سهم هر يک از سهامداران را مورد شناسايي قرار ميدهد و در نهايت نحوه تخصيص سهام بين مالکين اين شرکتها را مورد بررسی قرار ميدهد. هدف نهايي مقاله به دست دادن چارچوبي از ملاحظات مرتبط با نحوه تخصيص سهام شركتهاي دانشگاهي ميباشد. براي دستيابی به اين هدف، 10 دانشگاه صاحب تجربه و پيشرو در تشكيل شركتهاي دانشگاهي در آمريكا و انگليس و مقررات ذيربط آنها مورد بررسی قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
دانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی چکیده کامل
دانشگاه و صنعت از مهمترین و اثرگذارترین نهادها در توسعه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و فناورانه جامعه هستند. اهمیت در ارتباط میان علم و فناوري، ادغام علم و صنعت، ظهور صنایع بر مبنای علم، استفاده از علم به عنوان روشهایی برای بوجود آوردن مزیتهای رقابتی در بخشی از شرکتها و نیز جهانیسازی اقتصاد و بینالمللیسازی فناوري، برخی از دلایلی هستند که ارتباطات مشترک میان شرکتها و سازمانهای تحقیقاتی را توجیه میکنند. توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه به دلیل اثرات و پیامدهای بسیار مثبت آن در ایجاد تحولات فناورانه، اقتصادی و اجتماعی از دیرباز مورد توجه استراتژیستها، سیاستگذاران و برنامهریزان دانشگاهی و صنعت قرار داشته و تلاشهای فراوانی جهت ایجاد پیوندی اثربخش بین صنعت و دانشگاه صورت گرفته است. قرن 21 رقابت بینالمللی اقتصادی بر پایۀ دانش است. رقابت در بازار فناوريمحور امروز جهان مستلزم ادغام دانشهای نوین با صنعت است. صنعتی که بیبهره از دانش روز باشد، محکوم به زوال و دانش بدون کاربرد در صنعت بیارزش قلمداد میشود و این یعنی پیوند دانشگاه با صنعت. هدف از تدوين مقاله حاضر، بررسي نظريهها، الگوها و مدلهاي موجود ارتباط ميان دانشگاه، صنعت و ساير نهادهاي مؤثر در اقتصاد دانشبنيان است. در اين مكتوب، مدلهاي پيچش سهجانبه TH2، TH1، و TH3 (اِتزكوويتز و لِيدِسدورف)، الگوي تكاملي (بِركوويتز و فِلدمَن)، پيچشهاي چهارجانبه و پنججانبه (كارايانيس و كَمپبِل)، پيچش پنججانبه بومي (صمدي مياركلائي)، و پيچش N تايي ارتباطات دانشگاه-صنعت (لِيدِسدورف) مورد بررسي قرار گرفتند.
پرونده مقاله
شركتهاي انشعابي دانشگاهي كه بر اساس نتايج تحقيقات مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي و با مشاركت اين مؤسسات و محققين ذيربط آنها تأسيس ميشود، يكي از مهمترين سازوكارهاي تجاريسازي نتايج تحقيقات محسوب ميشود كه بيشترين منافع مالي را عايد اين مؤسسات كرده و تأثير قابلتوجهي نيز در ر چکیده کامل
شركتهاي انشعابي دانشگاهي كه بر اساس نتايج تحقيقات مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي و با مشاركت اين مؤسسات و محققين ذيربط آنها تأسيس ميشود، يكي از مهمترين سازوكارهاي تجاريسازي نتايج تحقيقات محسوب ميشود كه بيشترين منافع مالي را عايد اين مؤسسات كرده و تأثير قابلتوجهي نيز در رشد اقتصادي دارد. اين مقاله درصدد دستيابي به يك راهنماي عمل قابل استفاده براي فرآيند تشكيل شركتهاي انشعابي دانشگاهي در مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي است تا دستاندركاران ذيربط در اين مؤسسات بتوانند با اعمال تغييرات و اصلاحات مورد نياز خود در آن، به چارچوب مورد نياز و قابل استفاده در مؤسسة خود برسند. در تهية اين راهنما علاوه بر استفاده از ديدگاههاي نظري ارائهشده در پژوهشهاي قبلي، روال عمل مورد استفاده در مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي موفق در زمينه تجاريسازي تحقيقات و تشكيل شركتهاي انشعابي ساير كشورها مورد توجه و استفاده بوده است.
مراحل مشخصشده براي فرآيند تشكيل شركتهاي انشعابي در مؤسسات دانشگاهي و پژوهشي به ترتيب عبارتند از:
تصميم اوليه براي تشكيل شركت انشعابي (توليد ايدة تجاري و شناسايي فرصت براي آن)، ارزيابي اولية امكانپذيري تشكيل شركت انشعابي پيشنهادشده، دريافت موافقت اولية مؤسسه دانشگاهي يا پژوهشي براي تشكيل شركت انشعابي، جستجو و توافق با مدير يا مديران اجرايي واجد شرايط، جستجوي اوليه و مذاكره با شريكان و سرمايهگذاران، تهية طرح كسب و كار اصلي، ارزيابي طرح كسب و كار اصلي تهيهشده از طرف مؤسسه دانشگاهي يا پژوهشي، شريكان و سرمايهگذاران، دريافت موافقت نهايي مؤسسه دانشگاهي يا پژوهشي براي تشكيل شركت انشعابي، تعيين و تشكيل ساختار مديريتي شركت، تشكيل و ثبت آن، توافق نهايي با شريكان و سرمايهگذاران در مورد ميزان و نحوة مشاركت و سرمايهگذاري آنها و سهم آنها از شركت انشعابي، دريافت ليسانس فناوري مبناي تشكيل شركت از مؤسسه دانشگاهي يا پژوهشي، دريافت موافقت مؤسسه دانشگاهي يا پژوهشي براي شركت محققين مؤسس در شركت انشعابي بر اساس طرح مورد توافق طرفين، تهيه اسناد قانوني شركت، تعيين و تشكيل هيأتمديره براي ادارة شركت.
پرونده مقاله
در اين مقاله به بررسي جايگاه شركتهاي زايشي دانشگاهي در توسعه كارآفريني در دانشگاهها خواهيم پرداخت. روند رو به افزايش توجه به كارآفريني در ايران و نقش پررنگ شركتهاي زايشي در انتقال دانش و فنآوري، اهميت روز افزون شركتهاي زايشي را نمودار ميكند. توجه به تشكيل و رشد ش چکیده کامل
در اين مقاله به بررسي جايگاه شركتهاي زايشي دانشگاهي در توسعه كارآفريني در دانشگاهها خواهيم پرداخت. روند رو به افزايش توجه به كارآفريني در ايران و نقش پررنگ شركتهاي زايشي در انتقال دانش و فنآوري، اهميت روز افزون شركتهاي زايشي را نمودار ميكند. توجه به تشكيل و رشد شركتهاي زايشي در آينده توسعه صنعتي و افزايش درآمدزايي دانشگاهها در ايران موضوع مهمي است. اين مقاله يك مطالعه كيفي است كه با مطالعه اسناد، بانكهاي اطلاعاتي و مقالات كارآفريني و انتقال تكنولوژي و مقالات شركتهاي زايشي شكل گرفته است و بر اساس يافتههاي حاصل از مصاحبه عميق با خبرگان دانشگاهي و مؤسسان شركتهاي زايشي داخلي انسجام يافتهاست. بر اساس اطلاعات جمعآوري شده شكلگيري مناسب هستههاي كارآفريني در دانشگاهها و موسسات تحقيقاتي پايههاي موفقيت شركتهاي زايشي را تحكيم خواهد كرد. كارآفرينان مؤسس اين شركتها با تشكيل شرايط سازماني مناسب در شركت باعث رشد مناسب و افزايش ميزان درآمد و استخدام در شركتهاي زايشي خواهندبود كه اين خود باعث افزايش توجه به كارآفريني در دانشگاهها خواهد شد. اين مقاله به بررسي تحولات عظيمي كه در نظامهاي دانشگاهي براي توسعه فرهنگ و آموزش كارآفريني در دانشگاهها وفعاليتهاي آموزشي و پژوهش انجام شدهاست خواهدپرداخت و تبيين ميكند كه توجه به تعامل با صنعت از راه شركتهاي زايشي بسيار حياتي است. در نهايت اين تعامل و كنش متقابل محيطهاي دانشگاهي و پژوهشي كشور با بنگاههاي اقتصادي و سازمانهاي صنعتي، چنانچه سازمانيافته و با مكانيزمهاي اثربخش همچون ايجاد شركتهاي زايشي همراه باشد، حاصلي جز اشتغالزايي و بهرهوري بيشتر از منابع بهدنبال نخواهدداشت.
پرونده مقاله
تشكيل شركتهاي انشعابي دانشگاهي به عنوان يك فعاليت بارز كارآفريني دانشگاهي، يکي از سازوکارهاي رو به گسترش انتقال تکنولوژي از دانشگاهها و سازمانهاي تحقيقاتي است كه مي تواند بيشترين بازگشت مالي را براي دارندگان تكنولوژي به همراه داشته و نقش مهمي را در توسعة اقتصادي محلي چکیده کامل
تشكيل شركتهاي انشعابي دانشگاهي به عنوان يك فعاليت بارز كارآفريني دانشگاهي، يکي از سازوکارهاي رو به گسترش انتقال تکنولوژي از دانشگاهها و سازمانهاي تحقيقاتي است كه مي تواند بيشترين بازگشت مالي را براي دارندگان تكنولوژي به همراه داشته و نقش مهمي را در توسعة اقتصادي محلي و ملي ايفاء نمايد. اين مقاله در صدد است با بررسي ادبيات كارآفريني دانشگاهي، تعريف دقيقتري از اين شركتها به دست داده و اهميت تاسيس اين شركتها را از جنبه هاي گوناگون روشن سازد. مسئولين دانشگاهي در جهت زمينه سازي و مديريت شكل گيري اين شركتها در بخش دانشگاهي نيازمند شناخت بيشتري از انواع مختلف اين شركتها مي باشند. از اينرو تلاش شده است دسته بندي نسبتاً جامعي از انواع اين شركتها در اين مقاله ارائه گردد.
پرونده مقاله
در سطح جهان نظام علم اغلب كشورها در پاسخگويي به نيازهاي فزايندة اجتماعي و اقتصادي به دانش و فناوري در حال تغيير و تحول هستند. نظرية دانشگاه كارآفرين يكي ازمدلهاي مطرح شده براي تبيين چهرة جديد و متحول شدة دانشگاه ها است كه از ويژگيهاي مهم آن تعامل گستردهتر دانشگاه چکیده کامل
در سطح جهان نظام علم اغلب كشورها در پاسخگويي به نيازهاي فزايندة اجتماعي و اقتصادي به دانش و فناوري در حال تغيير و تحول هستند. نظرية دانشگاه كارآفرين يكي ازمدلهاي مطرح شده براي تبيين چهرة جديد و متحول شدة دانشگاه ها است كه از ويژگيهاي مهم آن تعامل گستردهتر دانشگاهها با جامعه است.
اين مقاله با كنكاشي در زمينه هاي پيدايش دانشگاه كارآفرين، مفهوم آن و نيز عوامل موثر در تبديل دانشگاهها به دانشگاه كارآفرين در صدد است درك و شناخت بيشتري را از اين پديده به دست دهد.
مقاله نشان مي دهد كه تحولات اجتماعي، اقتصادي محيطي و نيز تحولات دروني دانشگاهها در دهههاي اخير در پيدايش دانشگاه كارآفرين موثر بودهاند و دانشگاه كارآفرين به مفهوم داشتن كنش كارآفرينانه در راهبردها،ساختارها و عملكردهاي دانشگاه است كه عملاً منجر به ايجاد ظرفيتهاي داخلي در آن براي انتقال فناوري و تاثيرگذاري در توسعه اقتصادي محلي و ملي واز طرف ديگر باعث افزايش درآمدهاي دانشگاه مي گردد. همچنين مقاله نشان مي دهد در مسير تبديل دانشگاهها به دانشگاه كارآفرين لازم است آنها در ابعاد ساختاري،مديريتي،فرهنگي خود را متحول ساخته و با گسترش زير ساختهاي مورد نياز زمينه را براي ايفاي كاركردهاي جديدتر فراهم سازند.
پرونده مقاله
تغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در چکیده کامل
تغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در روشها، ساختار، فناوري و عواملي نظير آنها، بقاي بلند مدت خود را تضمين کنند. لذا کشورها بايد انقلابي در اذهان مديران و کارکنان خود به وجود آورند تا به طور اساسي مفهوم سازمان، کار، کيفيت و رقابت در ذهن آنها دگرگون شود. در چنين شرايطي به «کارآفريناني» نياز است تا بتوانند از طريق خلاقيت، نوآوري، پشتکار، اعتماد به نفس و تحمل ابهام، خون تازهاي در کالبد اقتصاد کشور وارد کنند و گامي مؤثر در جهت حل بحران اشتغال بردارند. بديهي است يکي از ابزارهاي راهبردي و کليدي اين امر، وجود دانشگاه کارآفرين در سطح آموزش عالي است. دانشگاه کارآفرين براي تحقق اهداف خود سازوكارهاي مختلفي از قبيل مرکز رشد، پارک علمي، مرکز کارآفريني و غيره را در خود ايجاد کرده است که در اين ميان وظيفه مرکز رشد حمايت از فارغ التحصيلان و کارآفرينان جوان دانشگاهي است که با فناوريهاي نوين آشنا بوده و قدرت خلاقيت داشته ولي اغلب بيکار ميباشند چرا که راهاندازي يک شرکت توسط اين افراد جوان خالي از خطر شکست نيست؛ مراکز رشد دانشگاهي به چنين کارآفريناني کمک ميکند تا مراحل اوليه رشد را طي نمايند و پس از اينکه قابليتهاي لازم را براي فعاليت در بازار کسب کردند از مرکز خارج شوند. مفهوم مرکز رشد چند سالي است که در کشور ما بررسي، تحليل و بومي سازي شده است. هدف اين مقاله بررسي جايگاه مراکز رشد در در توسعه اشتغال و انتقال فناوري ميباشد. که در ابتدا به رابطهاي که مراکز رشد دانشگاهي بين دانشگاه و صنعت برقرار ميکنند ميپردازيم سپس نقش آنها را در توسعه و انتقال فناوري بررسي ميکنيم و درنهايت مدلي مفهومي براي مراکز رشد دانشگاهي ارائه ميدهيم.
پرونده مقاله
شکلگیری دانشگاه کارآفرین از دل دانشگاه سنتی، محصول تأثیر متقابل نیروهای مختلفی است که خلاقیت و کنش جمعی، از ویژگیهای بارز آن است. پس از آن که دانشگاه به سطح بالاتری از تراز انرژی یعنی از سطح دانشگاه سنتی به سطح دانشگاه کارآفرین منتقل میگردد، تعادل نیروها برای حفظ شرا چکیده کامل
شکلگیری دانشگاه کارآفرین از دل دانشگاه سنتی، محصول تأثیر متقابل نیروهای مختلفی است که خلاقیت و کنش جمعی، از ویژگیهای بارز آن است. پس از آن که دانشگاه به سطح بالاتری از تراز انرژی یعنی از سطح دانشگاه سنتی به سطح دانشگاه کارآفرین منتقل میگردد، تعادل نیروها برای حفظ شرایط به گونهای الزامی است که دانشگاه به وضعیت سابق باز نگردد. پس از شکلگیری دانشگاه کارآفرین، همینگونه نیروها بر فرایند انتقال فناوری و تجاریسازی دستاوردهای تحقیقاتی دانشگاه نیز به عنوان یکی از مهمترین سرفصلهای مهم مأموریت سوم دانشگاهی تأثیرگذارند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کتابخانهای و با بهرهگیری از نگاه فرارشتهای، به تحلیل نیروهای مؤثر بر شکلگیری دانشگاه کارآفرین و انتقال فناوری از منظر دینامیک (نیروهای جانب و گریز از مرکز)، تغییر اجتماعی (کرت لوین)، زبانشناسی، فیزیک الکتریسیته و روانشناسی میپردازد. یافتهها نشان میدهد نیروهای پیشبرنده مانند "تأمین مالی و تجهیزات تحقیق، شناخت بازار، یادگیری و ..." و بازدارنده مانند "به شدت کاربردی شدن تحقیقات و بازاری شدن کارکرد دانشگاه" میتواند با توجه به شرایط در خروج از ثبات، تغییر و ثبات مجدد مؤثر باشد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، تحلیل شرکتهای مبتنی بر دستاوردهای دانشگاه با استفاده از رویکرد منبعمحور و پاسخ به این پرسش است که چرا برخی شرکتهای دانشگاهی توان رقابت و امکان بقای بیشتری دارند. کارآفرینان دانشگاهی که در مراحل اولیه ایجاد کسبوکار درگیرند، با بحرانهای تصمیمگیری چکیده کامل
هدف از این پژوهش، تحلیل شرکتهای مبتنی بر دستاوردهای دانشگاه با استفاده از رویکرد منبعمحور و پاسخ به این پرسش است که چرا برخی شرکتهای دانشگاهی توان رقابت و امکان بقای بیشتری دارند. کارآفرینان دانشگاهی که در مراحل اولیه ایجاد کسبوکار درگیرند، با بحرانهای تصمیمگیری در حوزه تأمین منابع مواجهند. مطالعه درباره عوامل مهم زوال شرکتهای جوان نیز اغلب به کمبود منابع در سالهای اولیه شکلگیری منتهی میشود. لذا اطلاع درباره رابطه منابع و نقش آنها با بقای شرکتهای مبتنی بر تحقیقات دانشگاهی در سالهای اولیه، حیاتی است. این تحقیق از نظر هدف، از نوع پژوهشهای کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، از نوع پژوهشهای کیفی و روش تحقیق، کتابخانهای (مطالعات ثانویه از نوع فراترکیب) و مبتنی بر مطالعه منابع اطلاعاتی برخط داخلی و خارجی بدون درنظر گرفتن قید زمانی است. پژوهش حاضر نتیجه میگیرد از آن جاییکه ساختار شرکتهای دانشگاهی متفاوت از شرکتهای غیردانشگاهی نیست و یکی از سه نوع شرکت محصولگرا، خدمتگرا و مالکیت فکری را تشکیل میدهد، دسترسی به منابع انسانی و فناوری (منابع اصلی و حیاتی شرکتهای دانشگاهی خدماتی و مالکیت فکریگرا) و کمیابی منابع سازمانی (منبع اصلی در فعالیت شرکتهای محصولگرا) در محیط دانشگاهی، توضیحدهنده علت موفقیت شرکتهای دانشگاهی خدماتی و مالکیت فکریگرا، و شکست شرکتهای محصولگرا است.
پرونده مقاله
هدف: با عبور از نسل اول و دوم دانشگاهها که به ترتیب دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور نامیده میشوند، نسل سوم تحت عنوان دانشگاه کارآفرینی معرفی گردیده است. دانشگاهها هدف این نوشتار، شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای ساختاری دانشگاه کارآفرین در جمهوری اسلامی ایران است. چکیده کامل
هدف: با عبور از نسل اول و دوم دانشگاهها که به ترتیب دانشگاههای آموزش محور و پژوهش محور نامیده میشوند، نسل سوم تحت عنوان دانشگاه کارآفرینی معرفی گردیده است. دانشگاهها هدف این نوشتار، شناسایی و اولویتبندی مؤلفههای ساختاری دانشگاه کارآفرین در جمهوری اسلامی ایران است. دانشگاه کارآفرین در این پژوهش، دانشگاهی دانست که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش، و بسترسازی برای نقشآفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد؛ لذا حرکت دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران به سوی چنین تحولی، امری بسیار مهم و حیاتی است. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام گرفته است، پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانهای، با استفاده از روششناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند، سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) که یکی از مهمترین روشهای اولویتبندی است، مؤلفهها رتبهبندی گردید. ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبهبندی تحلیل سلسله مراتبی، به ترتیب عبارتند از: ترکیب، استقلال، حرفهایگرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجهگیری: نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، میبایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفهایگرایی صورت گیرد، زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و همافزایی باشد. همچنین نقش ترکیبی رهبر که از مؤلفه های ترکیب و استقلال محسوب می شوند، از جمله تأثیرگذارترین مؤلفه های مؤثر در ساختار مذکور هستند.
پرونده مقاله
امروزه، تجربه موفقيتآميز بيشتر كشورهاي پيشرفته و نيز برخي از كشورهاي در حال توسعه در عبور از بحرانهاي اقتصادي بهواسطه توسعه كارآفريني در آن كشورها، موجبشده تا ساير كشورها نيز براي كارآفريني، كارآفرينان و شكلگيري کسبوکارهای نوآورانه اهميت خاصي قائل شوند. اين امر ب چکیده کامل
امروزه، تجربه موفقيتآميز بيشتر كشورهاي پيشرفته و نيز برخي از كشورهاي در حال توسعه در عبور از بحرانهاي اقتصادي بهواسطه توسعه كارآفريني در آن كشورها، موجبشده تا ساير كشورها نيز براي كارآفريني، كارآفرينان و شكلگيري کسبوکارهای نوآورانه اهميت خاصي قائل شوند. اين امر بيش از هر چيز، حيطه آموزش را تحت تأثير قرار داده و منجر به این شده است که بهتدریج، دانشگاهها تغيير نقش داده و بهسوی كارآفريني روي آورند. از اینرو تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 151 نفر میباشد. طبق جدول مورگان تعداد 114 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند. پس از اطمینان از روایی و پایایی، این پرسشنامه بهصورت حضوری بین اعضای جامعه توزیع گردید و در نهایت 120 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزیهوتحلیل اطلاعات نیز به کمک روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار لیزرل صورت پذیرفت. نتایج نشان داد تمام عوامل مورد بررسی در این تحقیق یعنی ساختار کارآفرینانه، فرهنگ کارآفرینانه، راهبرد کارآفرینانه، مدیریت کارآفرینانه و ارتباط دانشگاه با صنعت، از عوامل تأثیرگذار بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه هستند. علاوه بر این نشان داده شد که از بین عوامل مورد بررسی، عامل ساختار کارآفرینانه بالاترین میزان تأثیر را بر آمادگی دانشگاه فردوسی مشهد برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه دارد.
پرونده مقاله
يكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد ز چکیده کامل
يكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد زيادي از دانشآموختگان و عوارض ناشی از آن (نظیر مهاجرت و اشتغال در کسب و کارهاي غيرمرتبط) است. از اینرو در اين مقاله تلاش شده با بررسي ادبيات موجود در زمینه کارآفرینی دانشگاهی، زیستبوم حامی کارآفرینی و مطالعه دو دانشگاه داخلی و خارجی، راهکارهایی در جهت توسعه کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعي ارایه گردد. نتایج نشان میدهد که در دانشگاههای جامع، ابتدا دانشکدههای فنی و مهندسی و سپس دانشکدههای علوم اجتماعی، اقتصاد و مدیریت اقدام به کارآفرینی میکنند اما سایر دانشکدهها در قبال کارآفرینی مقاومت میکنند. بنابراین در یک دانشگاه علوم انسانی، تحریک تمام دانشکدهها به شیوههای نوآورانه برای کارآفرینی در کنار انجام وظایف علمی و پژوهشی باید به دقت صورت گیرد و ابتدا دانشکدههایی که محصولات و خدمات آنها به بازار نزدیکتر است وارد گود کارآفرینی شوند. در ضمن یک ساختار جهان شمول برای ایجاد زیستبوم کارآفرینی دانشگاهی وجود ندارد. بنابراین مسئولان دانشگاههای فعال در حوزه علوم انسانی باید فضایی را ایجاد کنند که در آن ضمن حفظ ارزشهای سنتی آموزش و پژوهش، ظرفیت تجاریسازی ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در دانشگاه در مرکز توجه دانشجویان و کارکنان قرار گیرد.
پرونده مقاله
امروزه، سازمانهای دولتی از جمله دانشگاهها برای کارآفرینشدن با مشکلاتی روبه رو هستند. ولی این سازمانها دارای پتانسیل و توانی ویژه برای کارآفرینی هستند که در صورت فراهمنمودن زمینههای لازم به نتایجی بهینه در این زمینه میتوان دست یافت. برای فراهمنمودن این زمینهها، چکیده کامل
امروزه، سازمانهای دولتی از جمله دانشگاهها برای کارآفرینشدن با مشکلاتی روبه رو هستند. ولی این سازمانها دارای پتانسیل و توانی ویژه برای کارآفرینی هستند که در صورت فراهمنمودن زمینههای لازم به نتایجی بهینه در این زمینه میتوان دست یافت. برای فراهمنمودن این زمینهها، تغییرات اساسی در ساختار این سازمانها امری ضروری به نظر میرسد. از اینرو تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر ابعاد ساختار سازمانی بر آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران دانشگاه فردوسی مشهد به تعداد 151 نفر میباشد. طبق جدول مورگان تعداد 114 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند. پس از اطمینان از روایی و پایایی، این پرسشنامه بصورت حضوری بین اعضای جامعه توزیع گردید و در نهایت 120 پرسشنامه قابل استفاده برگشت داده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به کمک نرمافزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج نشان داد از نظر مدیران دانشگاه فردوسی مشهد، ابعاد ساختار سازمانی یعنی رسمیت، پیچیدگی و تمرکز، از عوامل تعیینکننده آمادگی دانشگاهها برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه هستند. علاوه بر این نشان داده شد که از بین ابعاد ساختار سازمانی، عامل رسمیت بالاترین میزان تأثیر را بر آمادگی دانشگاه فردوسی مشهد برای تبدیلشدن به دانشگاهی با ویژگیهای کارآفرینانه دارد.
پرونده مقاله
مراکز رشد یکی از ابزارهای رشد اقتصادی هستند که به منظور حمایت از کارآفرینان تحصیلکرده تأسیس میشوند و با ارائه امکانات و تسهیلات عمومی، زمینه پا گرفتن شرکتهای جدید را فراهم میکنند. امروزه مراکز رشد نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعهیافته چکیده کامل
مراکز رشد یکی از ابزارهای رشد اقتصادی هستند که به منظور حمایت از کارآفرینان تحصیلکرده تأسیس میشوند و با ارائه امکانات و تسهیلات عمومی، زمینه پا گرفتن شرکتهای جدید را فراهم میکنند. امروزه مراکز رشد نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه ایفا میکنند. شناسایی و بررسی عوامل مختلفی که بر توسعه کارآفرینی و مراکز رشد مؤثر هستند، میتواند در برنامهریزیها و سیاستگذاریهای کلان برای ارتقای فعالیتهای کارآفرینانه کمکی مؤثر باشد. تحقیق حاضر در پی شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه مراکز رشد بوده و در این راستا 36 عامل را شناسایی نموده و آنها را در شش دسته مشخصات عمومی شرکت، ویژگیهای نیروی انسانی، زیرساختها، بازار و رقابت، مسائل مالی و عوامل محیطی طبقهبندی کرده است. جامعه آماری پژوهش را 6 تن از کارشناسان مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه گیلان تشکیل میدهد. اولویتبندی 36 عامل با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکهای نشاندهنده آن است که پنج عامل مکانیزمهای حمایتی (دولت و دانشگاه)، وجود تیمهای مشاورهای باتجربه، ساختار سازمانی شرکتهای مستقر در مراکز رشد، زمینه فعالیت این شرکتها و سن آنها از بالاترین اولویتها برخوردار هستند و به عبارت دیگر بیشترین تأثیر را بر توسعه مراکز رشد دارا هستند. البته با توجه به این که در اولویتبندی این عوامل از نظر خبرگان مرکز رشد واحدهای فناور دانشگاه گیلان بهره گرفته شده است، نمیتوان بهطور کامل آن را قابل تعمیم به سایر مراکز دانست.
پرونده مقاله
اگر چرخه نظريهپردازي را شاخص براي توليد دانش نهادهاي دانشگاهي در نظر بگيريم مشاركت دانشگاهها در حوزه علومانساني در توسعه علمي و نظريهپردازي از اهميت ويژه برخوردار خواهد بود. كارآمدي عملي نظريهپردازي، مشروط به عملياتيشدن دانش توليدشده و حركت آن از گام استدلال قياسي چکیده کامل
اگر چرخه نظريهپردازي را شاخص براي توليد دانش نهادهاي دانشگاهي در نظر بگيريم مشاركت دانشگاهها در حوزه علومانساني در توسعه علمي و نظريهپردازي از اهميت ويژه برخوردار خواهد بود. كارآمدي عملي نظريهپردازي، مشروط به عملياتيشدن دانش توليدشده و حركت آن از گام استدلال قياسي (نظريه هنجاري) به گام استدلال استقرايي (نظريه توصيفي) در چرخه نظريهپردازي ميباشد. بدينترتيب نظريهآزمايي در گام استدلال استقرايي را ميتوان مأموريت اصلي دانشگاه علوم انساني محسوب كرد. در اين چرخه، بيقاعدگيهاي ديده شده منجر به توليد دانش و نظريهپردازي و دستيابي به مرجعيت دانشگاه علوم انساني ميگردد. بمنظور حركت چرخه دانش از نظريه به واقعيت و تبديل دانش در چرخه نظريهپردازي از استدلال قياسي (نظريههنجاري) به استدلال استقرايي (نظريهتوصيفي) نيازمند هدفگذاري دانشگاهها بمنظور مشاركت و حضور آنان با مأموريتهاي متنوعي است كه بتوانند اين بيقاعدگيها را شناسايي و تبيين نمايند. اين بدين معني است كه در چرخه توليد دانش تمامي دانشگاهها از اهميت يكساني در توسعه علمي برخوردار هستند. با توجه به ماهيت ذاتي دانشگاههاي علوم انساني در ارتباط مستقيم با جامعه، ايجاد مراكز رشد علوم انساني ميتواند موجب ارتباط مستقيم اساتيد دانشگاهها با جامعه شده و توليد دانش بومي علوم انساني را سبب گردد. در واقع اين مراكز ميتوانند با راهاندازي كسبوكار در حوزه علومانساني با بهرهمندي از اساتيد دانشگاه علومانساني و ساير دانشگاهها موجب ارتباط با نهادهاي مختلف فرهنگي جامعه در راستاي مؤلفههاي الگوي بومي شوند. چنين ساختاري با رفع موانع توسعه نظام آموزش عالي، موجب تعريف اكوسيستم آموزشي در دانشگاههاي علوم انساني خواهد شد كه بسترساز نظريهپردازي مبتني بر دانش بومي در كشور خواهد گرديد.
پرونده مقاله
امروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ ن چکیده کامل
امروزه توسعهپايدار برای جوامع به آرمان و چالشی بزرگ بدل شده است، تحقق این آرمان در بخش آموزش عالی به عهده دانشگاهها میباشد، و بدون شک نقش دانشگاه در توسعهپایدار انکارناپذیر است. دراینبین، ظهور دانشگاه كارآفرين پاسخي به اهميت روزافزون دانش در نظام ملي و منطقهايِ نوآوري و ادراك جديد از دانشگاه است؛ يعني نهادي كه عامل توسعه، انتقال دانش و فناوري، و منبع اختراعات خلاقانه بهشمار ميرود، و از لحاظ اقتصادي باصرفه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی مدل دانشگاه کارآفرین در جهت دستیابی به توسعهپایدار، در دانشگاههای استان مازندران به اجرا درآمده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ابزار گردآوری اطلاعات، توصیفی بهشمار میرود. ابتدا پس از بررسی ادبیات نظری و انجام مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه اولیهای طراحی و شاخصهای اساسی مدل دانشگاه کارآفرین استخراج شد. سپس به کمک تکنیک دیمتل فازی، روابط علّی میان متغیرها بررسی و در نهایت جهت طراحی الگو ساختاری تحقیق از رهیافت مدلسازی ـ ساختاری تفسیری مبتنی بر دیمتلفازی (FDISM) استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی پنج متغیر نقش علّی و پنج متغیر نیز نقش معلولی دارند، یافتههای تکنیک وزندهی فازی نشان داد، از میان شاخصهای مورد بررسی، شاخص چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه دارای بیشترین وزن و اهمیت است. همچنین رهیافت FDISM نشان داد که متغیرها در هفت سطح طبقهبندی شدند، که در این بین متغیر چشمانداز، مأموریت و راهبرد در دانشگاه، رهبری در دانشگاه و ساختار و طرح سازمانی در دانشگاه بهعنوان عوامل زیربنایی و داراي قدرت نفوذ بیشتری هستند. دانشگاه کارآفرین بهعنوان نسل سوم دانشگاهها، مأموریت توسعة اقتصادی و اجتماعی جوامع را بر عهده دارد. توسعه و تمرکز بر شاخصها و ویژگیهای دانشگاه جهت کارآفرینی، میتواند دانشگاههای سنتی را به دانشگاههای کارآفرین و در مسیر توسعهپایدار تبدیل کند.
پرونده مقاله
مراکز رشد دانشگاهی از جمله مراکز مهم در جهت ارتقاي نوآوري، کارآفرینی و توسعه اقتصادي کشور میباشد که با حمایتهاي این مراکز، شرکتهاي وابسته به آن توسعهیافته و باعث جنبوجوش در چرخه اقتصادي کشور میگردند. امروزه این مراکز نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعت چکیده کامل
مراکز رشد دانشگاهی از جمله مراکز مهم در جهت ارتقاي نوآوري، کارآفرینی و توسعه اقتصادي کشور میباشد که با حمایتهاي این مراکز، شرکتهاي وابسته به آن توسعهیافته و باعث جنبوجوش در چرخه اقتصادي کشور میگردند. امروزه این مراکز نقش بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه اقتصادی و صنعتی کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه ایفا میکنند و در بسیاری کشورها توانسته است تأثیرات شگرفی در دستیابی به توسعه دانشمحور و همچنین تقویت تعاملات دولت، دانشگاه و صنعت برجای گذارد. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر درصدد بررسی نقش مراکز رشد دانشگاهی در توانمندی کارآفرینانه هستهها و واحدهای فناور مراکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان میباشد. جامعه آماري اين تحقيق شامل کلیه مدیران هستهها و واحدهای فناور مراکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان بوده که از سال 1394 تاکنون در محل مراکز رشد استقرار پیدا کردهاند. پژوهش حاضر از نظر روش جمعآوری اطلاعات جزء تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) و از نوع پیمایشی است و ازآنجاکه به بررسی توزیع ویژگیهای جامعه آماری در یک مقطع زمانی میپردازد، تحقیق پیمایشی از نوع مقطعی است. در این تحقیق براي تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS 19 و LISREL 8/54 و از آزمونهای تی تک نمونهای، تحلیل عاملی، مدل ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد، مراکز رشد دانشگاهی بر میزان توانمندی کارآفرینانه هستهها و واحدهای فناور مرکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی استان سیستان و بلوچستان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله
توسعه فناوری یکی از راههای توسعه کشورها و از مقولههای اقتصاد دانشبنیان میباشد. اهمیت این موضوع بهقدری است که بسیاری از سیاستگذاریهای کشورها برپایه راهبرد توسعه فناوری بنا نهاده میشود. توسعه فناوری از مباحث کلان مراکز رشد است و دیدگاه غالب به مراکز رشد، بیشتر از چکیده کامل
توسعه فناوری یکی از راههای توسعه کشورها و از مقولههای اقتصاد دانشبنیان میباشد. اهمیت این موضوع بهقدری است که بسیاری از سیاستگذاریهای کشورها برپایه راهبرد توسعه فناوری بنا نهاده میشود. توسعه فناوری از مباحث کلان مراکز رشد است و دیدگاه غالب به مراکز رشد، بیشتر از جنبه رشد و پاگیری کسب و کار و در یک سطح بالاتر شتابدهی به کسب و کار برای حضور دائمی در بازار میباشد. کمتر پژوهشی را میتوان یافت که به مراکز رشد از جنبه توسعه فناوری و ادبیات مختص آن پرداخته باشد. در این پژوهش به شناسایی چالشهای توسعه فناوری بافتارهای شبکهسازی در مراکز رشد دانشگاهی پرداخته شده است. در این پژوهش با روش میدانی به مصاحبهی نیمهساختاریافته با خبرگان (شامل مدیران، اساتید و کارشناسان حیطهی مورد نظر) پرداخته شد که در مجموع 11 مصاحبه صورت پذیرفت و پس از کدگذاری، ابعاد، مقولهها و در نهایت چالشها مشخص گردید. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی با استفاده از نرمافزار تحلیل دادههای کیفی Atlas-ti انجام شده است. حاصل کدگذاری و ساخت مقولهها در نهایت، مشتمل بر 16 چالش توسعه فناوری که در 4 مقوله «چالشهای ارتباطاتی»، «تعامل و همکاری»، «شبکهسازی» و «موانع شبکهسازی» مرتبط با بافتارهای ارتباطی و شبکهسازی شناسایی گردید.
پرونده مقاله
امروزه دانشگاه بهعنوان عاملی مهم در اقتصاد دانشمحور و چرخه نوآوری ایفای نقش مینماید و میتواند بهعنوان موتور محرک دانش بشری بهشمار آید و رشد و تعالی جوامع را دنبال میکند. در این عرصه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم بهعنوان تولیدکننده و هم نهادی انتشاردهنده دانش چکیده کامل
امروزه دانشگاه بهعنوان عاملی مهم در اقتصاد دانشمحور و چرخه نوآوری ایفای نقش مینماید و میتواند بهعنوان موتور محرک دانش بشری بهشمار آید و رشد و تعالی جوامع را دنبال میکند. در این عرصه، دانشگاه کارآفرین نقش مهمی را هم بهعنوان تولیدکننده و هم نهادی انتشاردهنده دانش ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی دانشگاهی است. جهتگیریهای این پژوهش، ترکیبی از تحقیقات کاربردی و توسعهای است. مبنای فلسفی این تحقیق اثباتگرایی و از نظر رویکرد، استقرایی است. راهبرد تحقیق نیز از نوع پیمایشی است و از نظر نوع روش، جزء تحقیقات کمّی بهشمار میآید. جامعه آماری در برگیرنده تمامی اساتید و مدیران دانشگاه یزد میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 10 نفر انتخاب شدند که در مرحله اولویتبندی هر یک از عوامل با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مردد همکاری کردند. نتایج نشان از شناسایی 33 عامل در ابعاد آموزشی، پژوهشی، سازمانی، اقتصادی، بین سازمانی، فرهنگی و انسانی دارد که در این بین، عوامل حمایت مالی و معنوی دولت از فعالیتهای کارآفرینی دانشگاهها، میزان بودجه تخصیص داده شده دانشگاه برای فعالیتهای تحقیق و توسعه، حمایت مدیران ارشد دانشگاه از افراد دارای ایده، جذب کمکهای مالی از نهادهای مستقل، شرکتهای بزرگ و منابع خارجی و توسعه ایدهها، طرحها و مدلهای کسبوکار به ترتیب مهمترین عوامل مؤثر موفقیت کارآفرینی دانشگاهی محسوب میشود.
پرونده مقاله